-
عجب حوصله بر شده این روزها
چهارشنبه 28 اسفند 1398 01:21
از بس با موبایلم گیم بازی کردم که خسته شدم! در حالیکه کلی کار شخصی و عقب افتاده دارم اما اصلاً دلم به هیچ کاری نمیره! دیروز یک پیشنهاد کاری جدی داشتم که البته مشکلش این بود که در شهری که ایالتش معروفه به سوسمارهاش بود. منم امروز جوابشون رو دادم و گفتم نه نمیتونم بیام بهم گفت که بیا ما چند هزار تا بیشتر میدیم اما بازم...
-
و شروع بحران
سهشنبه 27 اسفند 1398 05:56
اوج فشارهای روانی شروع شد. در این هفته قرار بود روز چهارشنبه به طور رسمی شهروند بشم که اون رو هم بخاطر کرونا به تعویق انداختند. از نظر کاری اون هم تو این شرایط پا در هوا هستم و نمیدونم که چی میشه میدونم که اگر این فرصتها رو هم از دست بدم دیگه کاملاً بیکار خواهم موند چون تو این شرایط همه دارند از کار بیکار میشند. ای...
-
اینقدر بخرید تا جونتون بالا بیاد
دوشنبه 26 اسفند 1398 08:12
دیگه دیدن قفسه خالی فروشگاهها یک چیز عادی شده. این زامبی ها به همه جا حمله کردند و هر فروشگاهی که میری حتی فروشگاه های خیلی کوچک هم میبینی که اقلام مورد نیاز این روزها رو همه برداشتند. بعد از اون طرف میبینی که تو سایت آمازون یک عدد ژل ضدعفونی رو زدند 100 دلار که همونو در حالت عادی 5 دلار میخریدند! بابا ای ول به...
-
زاهد
یکشنبه 25 اسفند 1398 11:35
زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر تا خرابت نکند صحبت بدنامی چند عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند
-
خسته
جمعه 23 اسفند 1398 11:15
خدایا دیگه خسته شدم
-
کرونا - کار- دوری
دوشنبه 19 اسفند 1398 21:03
متاسفانه فشار روانی این ویروس کرونا خیلی بیشتر از خودش هست. اخبار و رسانه ها هم به شدت دارند به این موضوع میپردازند. ایرانی های همیشه جو گیر هم که همیشه بدتر از همیشه! برای دوستانی که مریض شدند دعا میکنم و امیدوارم که هر چه زودتر خوب بشند. دیروز داشتم اخبار بی بی سی رو نگاه میکردم در مورد شیوع ویروس کرونا در ایتالیا،...
-
استرس
جمعه 16 اسفند 1398 13:56
در اوج استرس و نگرانی هستم این روزها
-
دلتنگی های لحظه ای
دوشنبه 12 اسفند 1398 09:19
گاهی اوقات از این شدت سادگی خودم ناراحت میشم. دور و برم آدمهایی هستند که همه چاپلوسی همدیگه رو میکنند و برای همین همیشه دور و بر همدیگه هستند ، آدمهای دروغگو و خائن هم زیادند. ولی چون اینطوری نیستم همیشه در جمعشان احساس تنهایی میکنم باشه ما هم خدایی داریم. درسته که ما رو در نظر نمیگیرین اما همین که منت کسی رو نمیکشم...
-
کار جدید
جمعه 9 اسفند 1398 09:20
هفته پیش واقعا به سختی تونستم با رئیس صحبت کنم و بهش بگم که دو هفته دیگه من کارم رو رها میکنم. یعنی بگم کار خیلی سختی بود اما باید این کار انجام میشد تا اونها هم از قبل بدونند و بتونند تصمیم بگیرند و برنامه ریزی خودشون رو بکنند. شاید برای شرکت بزرگی مثل اونها این کار اونقدرها هم سخت نباشه اما برای من که اون شرکت خانه...
-
اتفاق بزرگ
جمعه 2 اسفند 1398 08:19
دیروز چهارشنبه یکی از اتفاقهای بزرگ زندگی ام رخ داد! امتحان شهروندی رو قبول شدم
-
یک آدم بیخیال که به ظاهر استرس هم دارد!
سهشنبه 29 بهمن 1398 08:44
این دقیقا حال و روز من هست (خواستم بنویسم این روزهای من بعد دیدم من همیشه همینی هستم که هستم) تو این هفته به نظرم یکی از مهمترین اتفاقهای امسال برام رخ میده اما من بیخیال بدون اینکه کاری انجام بدم نشستم و دارم به قول خودم اظهار نگرانی میکنم! چرا این منابع انسانی اینقدر لفتش میده تا یه کاری رو انجام بده؟ بهشون گفتم بهم...
-
معجزه همیشه هست!
چهارشنبه 16 بهمن 1398 11:24
یکی از همکارهام از کسانی هست که حدود 25 سال در این شرکت کار کرده ولی با وجود این همه سابقه کاری یک انسان واقعا متواضع و بینهایت خوش برخورد هست. هر وقت میدیمش به شدت من رو روحیه میداد و با خوشرویی بسیار باهام برخورد میکرد و در عین حال در کار خودش استاد هست. به نظر من هر چقدر در مورد ایشان و از خوبیهایشان بگم کم گفتم و...
-
اونی که از ما میباخت قهرمان شد!
دوشنبه 14 بهمن 1398 08:50
واقعا کی باورش میشد که چیفز های تو سری خور از ما قهرمان بشند و اینطور فورتی ناینرز رو به خاک سیاه بکشونند! در ضمن کی باورش میشد که اون پیرمرد 80 ساله پولدار شرکتمون که بچه هاش صاحب شرکتند بیشتر شرط بندی ها رو برده باشه. هر چیزی ممکن است! هر چیزی!
-
وقتی یک مرد برای لحظاتی تنها میشود
یکشنبه 13 بهمن 1398 04:28
امروز از بی حوصلگی با گوشیم ور میرفتم یه لحظه متوجه شدم که گوشی قابلیت فیلمبرداری اسلو موشن هم داره! هههههه چه کشف بزرگی کردم من هیچی دیگه یک ساعت تمام مشغول فیلم گرفتن و لذت بردن بودم!
-
انتظار
پنجشنبه 10 بهمن 1398 10:11
خداییش یکی از سختترین کارهای دنیا منتظر بودن هست. اینکه هر روز بهت بگند که فردا خبر خوبی خواهی شنید و همه چیز رسمی میشه اما روز بعدش هیچ خبری نمیشه! و فردای اون روز دوباره همون خبر و روز از نو روزی از نو! حدود یک ماه هست که بهم میگند فردا یا پس فردا یا هفته دیگه بهت خبر میدیم. اما هیچ خبری نیست که نیست! هیچی! صبر بی...
-
و میدانم
چهارشنبه 2 بهمن 1398 12:27
هوا خواه توام جانا و میدانم که میدانی که هم نادیده میدانی و هم ننوشته میخوانی
-
برنامه نویسی برای حل معادله درجه دو با جاوا
سهشنبه 24 دی 1398 12:16
امروز داشتم روی نوشتن یک برنامه برای حل معادلات درجه دو در جاوا کار میکردم، به نظرم در نگاه اول خیلی ساده و ابتدایی آمد چون اعداد رو میندازی تو فرمول و جواب رو میگیری اما بعدا که رفتم راجع به حل معادلات درجه دو تو گوگل بیشتر خوندم فهمیدم که برای حل این معادلات اول باید به رقم دلتا نگاه کنید و اگر بزرگتر و یا مساوی صفر...
-
what dependency requirement you need for creating Admin panel project with Spring Boot
یکشنبه 22 دی 1398 08:59
در این پست که برای یادآوری خودم هست اول میخوام دپندنسی هایی را که برای ساختن ادمین پنل با برنامه جاوا 8 و فریم ورک اسپرینگ بوت هست را بنویسم first of all, we can choose Gradle when we start to create the package. Now i used these dependencies:1- Spring Web2- Spring Security 3- Spring Data JPA4- MySQL Driver5-...
-
مرحله جدید استخدام- تن دادن به آزمایش
جمعه 20 دی 1398 10:31
امروز متوجه شدم که ایمیلی را که دو روز پیش به من رسیده بود را ندیدم ولی به هر حال به محض اینکه ایمیل را دریافت کردم سریع شروع به خواندنش کردم که حاوی یک موافقت نامه برای شرکتی بود که برای کار در اونجا اقدام کرده بودم که سوابق من رو بررسی کنند که خلاف یا جرمی نداشته باشم. هر چند که دیر شده بود اما با تماسی که با من...
-
کردها
دوشنبه 16 دی 1398 11:19
احساس من به کردها تا همین چند وقت پیش مثل بقیه بود ولی حالا خداییش میفهمم چرا همه دنیا (به جز جماعت جوگیر) به این مردم پشت میکنند. چون واقعا نامرد و آدم فروش هستند. اینو حتی نازنینم هم تائید میکنه.
-
تجربه جدید
شنبه 14 دی 1398 12:42
زندگی این روزها روی دیگرش رو داره به من نشون میده! صبر و صبر و صبر! از دست این آدمهایی که استخدام میکنند هم کلافه شدم. اوایل باهاشون خوب برخورد میکردم ولی این روزها همین که بهم زنگ میزنند یا تو لینکداین بهم پیام میدند بهشون میگم فلانی من دنبال یه همچین کاری هستم و شرایط خودم اینه و این چیزها و این کارها رو بلد هستم...
-
یک وبلاگ
جمعه 13 دی 1398 22:46
دیروز هنگامی که داشتند وبلاگ ها را میخوندم چشمم خورد به یک وبلاگ که با خوندند هر پستش ترغیب میشدم بیشتر و بیشتر بخونمش. خانمی که با وجود مهاجرت به کشوری که خیلی ها آرزوش رو دارند به شدت احساس تنهایی و غربت میکرد. سیستم بیگاری وحشتناک اونجا، این که بچه دار نمیشدند، مریضی همسرش و دوری شدید از خانواده اش. با تک تک...
-
خارج نشین ها
جمعه 13 دی 1398 10:56
امروز وقتی صفحه فیس بوکم رو باز کردم دیدم که چقدر ایرانی های مقیم خارج با ایرانی های داخل فرق میکنند. خارجی ها از کشته شدن یک هموطنشان بسیار خوشحال و داخلی ها، ناراحت از شهید شدن قهرمانشان. منظورم اکثریت هر جمع هست. این حزب باد بودن و این حس نفرت و کینه باعث شده که باهیچ کدامشان دوست صمیمی نشم. بعد از این همه سال
-
وجوه اشتراک من و مهران مدیری
جمعه 13 دی 1398 00:05
اینکه مهران مدیری آدم بسیار موفقی در عرصه طنز و کمدی هست هیچ شکی نیست. امروز که دو تا از کلیپ های برنامه دور همی اش رو با سردار آزمون و عادل فردوسی پور دیدم فهمیدم که ایشان هم مثل من طرفدار پر و پا قرص آندره شوچنکو هست! یاد اون میلان طلایی بخیر هر وقت عکس تیمی اون زمان رو میبینم خاطرات خوشش رو به یاد میارم و تک تک...
-
روز اول سال نو میلادی
پنجشنبه 12 دی 1398 05:31
بالاخره روز اول سال نو میلادی شد. لحظه ای که سال 2020 میشد من با خودم آرزوهایی داشتم که امید داشتم در سال 2020 به همه آنها برسم. بیشتر آرزوهام خانوادگی بودند مثل دیدار با خانواده ام و اونی که دوستش دارم به جز یک آرزو که در سال 2019 براش زحمت زیادی هم کشیدم که پیدا کردن شغلی مرتبط با رشته تحصیلی ام هست. خبرهای خوبی در...
-
دو دل
سهشنبه 10 دی 1398 10:20
در این آخرین روزهای سال میلادی موضوعی پیش اومده که کاملا ریسکی و دو دل کرده منو. یک پیشنهاد کاری جدید برام اومده و من نمیدونم که قبولش بکنم یا نه. با قبول کردنش هر چند که میزان درآمدم با درصد قابل توجهی بالاتر میره اما چالشها و مشکلات زیادی رو هم خواهد داشت که مطمئن نیستم هنوز که من بتنونم از پسش بر بیام بسم الله و یا...
-
سال نو و برنامه نو
شنبه 7 دی 1398 01:52
شروع سال نو میلادی جدید پیش رو را به فال نیک میگیرم. میخواهم از این فرصتی که در این چند روز رخصت هستیم استفاده کنم و از زندگی و روزمرگی هایش و تمام دلمشغولی ها و استرس هایش کمی دور باشم و اندکی برای زندگی خودم بیشتر تفکر کنم.بعد از تلاشها و زحمتهای فراوانی که برای رسیدن به وضعیت فعلی خودم کشیدم به این نتیجه رسیدم که...
-
شروع
شنبه 7 دی 1398 01:07
آغاز این تعطیلات میتونه یه فرصت خوب برای من باشه برای یک شروع تازه تر! میخوام تا میتونم روی هدفهام تمرکز کنم ! رضا تو میتونی ! برو جلو به امید خدا
-
SQL Part 1
جمعه 6 دی 1398 12:21
What is SQL?SQL stands for standard query language and it used for designing and managing databases for our programs. types of relations in SQL : 1-one to one ex: every costumer has one address 2- one to manyone costumer can have many orders 3- many to many
-
ای غایب از نظر
سهشنبه 3 دی 1398 11:44
ای غایب از نظر به خدا میسپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت