وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز
وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز

شب مبارزه

نمیدونم کسی مبارزه فری فایت ام ام ای دیشب رو کسی نگاه کرد یا نه. 

مسابقه بین کانر مک کروگر ایرلندی و خبیب نورماگدوف روسی بود. 

برای من و دوستان همکارم که خیلی مبارزه هیجان انگیزی بود. تقریبا همه طرفدار کانر مک کروگر بودندبه جز من.

یکی از علتهای این  مبارزه هم این بود که خبیب یکی از دوستهای کانر رو که او هم یک مبارز بوده، کتک میزنه و کانر هم بخاطر دوستش و هم به خاطر موقعیتی که خبیب در اون وزن پیدا کرده بود از کور در میره و با بیست نفر دیگه از رفیقهاش میاد به دنبال خبیب و بالاخره او  را در یک اتوبوس پیدا میکنند. کانر عصبانی شروع میکنه به پرت کردن اشیاء و شکستن شیشه اتوبوس و داد و بیداد راه انداختن که باعث میشه چند نفر از سرنشینهای اتوبوس زخمی بشند اما خبیب به هر حال از اتوبوس پیاده نمیشه. از آنجاییکه یک عده فیلم این ماجرا رو گرفته بودند کانر مجبور میشه برای بدتر نشدن اوضاع خودش روبه اداره پلیس معرفی کنه و  به اتفاق دوستانش دستگیر بشند. این باعث میشه کینه کانر نسبت به خبیب بیشتر بشه و بعد از خلاص شدن از ماجرای پلیس و زندان بلافاصله خبیب رو به مبارزه بطلبه و البته خبیب هم این دعوت به مبارزه رو قبول میکنه.

برای همین هم هست که همکارهام دوست داشتند کانر این مبارزه رو ببره. من اما به این موضوع به یک قضیه دیگه نگاه میکردم. اولا اینکه کانر خیلی بد دهن بود و دائم فحش میداد. و بعد از اون شروع به توهین کردن به خبیب کرد و او رو به نامهای زشتی در مصاحبه هاش صدا میکرد. کانر ازخطوط قرمز خبیب هم گذشت و مسلمان بودنش رو هم مسخره کرد و به پدرش هم توهین کرد. بارها بطری شراب ویسکی خودش رو به رخ خبیب میکشید و میگفت تو یک موش ترسو هستی. 

اما در مقابل خبیب جوابش رو طور دیگری میداد و مدام ذکر الحمدالله رو داشت. او میگفت من فقط در میدان مبارزه جواب تو رو میدهم. 

در مورد مسلمان بودن حبیب هم چون از مسلمانهای چچنی هست خودم هم زیاد تصویر جالبی ازشون ندارم چون شنیدم خیلی رادیکال هستند و بارها در اخبار دیدم که در کنار جنگجوهای داعش و طالبان میجنگند. اما این مبارزه برای من مبارزه یک مسلمان کاملا معتقد به اصول در مقابل یک شخص پرحرف مسیحی که همیشه یه شات از بطری ویسکی اش میزنه بود. 

هر چه بود دیشب مبارزه بالاخره شروع شد و خبیب کانر رو شکست سختی داد اما این به اینجا ختم نشد. خبیب از قفس بیرون پرید و رفت سراغ دوستهای کانر! و دوستهای خبیب هم رفتند سراغ کانر و چند مشت بهش زدند. 

هیچ کس باورش نمیشد این مبارزه اینطوری تموم بشه ولی شد. 

در آخر خبیب در کنفرانس مطبوعاتی بعد از معذرت خواهی از همه به خاطر اون کارش گفت که میدونم وقتی برم خونه پدرم منو حسابی کتک میزنه! 

در این تصویر لحظه برخورد یکی از  مشتهای  خبیب به صورت کانر رو میبینید