ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
عاغا نمیشه! نمیشه!
گاهی نژادپرستی یا خودبرتربینی تو گوشت و خون بعضی ها نفوذ کرده. همه چیز شده زرنگ بازی! اگه زودتر اومدی اینجا پس تو مال اینجایی!
بازم ممنون از خیلی ها که برام پیام گذاشتند و یا شخصی پیام دادند و ویس گذاشتند. دیدیم هم که چقدر سازمان یافته این قضیه مهاجرین افغانستان این روزها بولد شد.
هیچ کس نتونست منو قانع کنه همه هم با رودربایستی که با من داشتند بعضی حرفهاشون رو قورت میدادند.
در مورد بحث کردن هم هر وقت طرف مقابلم رو دیدم که بدون احساس بالا بودن و بدون نگاه از بالا به پایین باهام صحبت کرد میشینم حرفش رو گوش میدم.
دیگه حوصله ندارم و امروز هم بشدت مریضم
روز سوم
هنوزم نمیتونم درست راه برم! عین آدمهای مست گاهی به چپ گاهی به راست متمایل میشم!
فقط موقعی که دراز کشیدم سرگیجه ندارم
نکنه تشخیص دکتر اشتباه باشه
دیروز صبح وقتی از خواب بیدار شدم متوجه شدم که همه چیز دور سرم میچرخه و سرگیجه شدیدی دارم.
با این حال بازهم اهمیت ندادم و فکر کردم ناشی از کم خوابی همیشگی است ولی همین که دو بار خوردم زمین فهمیدم مشکل جدیه.
در این دو سال این مشکل خیلی حاد شده و تا حالا شده چهار بار که اینطوری میشم. به ناچار پیامک دادم که نمیتونم بیام سر کار و برگشتم سر تختم.
مادامی که روی تخت دراز خوابیده بودم همه چیز خوب بود اما همین که بلند میشدم من و دنیا شروع میکردیم به تاب تاب عباسی و حالت تهوع.
این بدترین وقت برای مریض شدن منه. کلی کار و درس ریخته روی سرم و حالا این مریضی هم شد قوز بالای قوز.
رفتم دکتر و تشخیصش آلرژی بود. تست آلرژی دادم و معلوم شد به چند چیز که البته خوراکی نیستند آلرژی خیلی شدیدی دارم. با چند آمپول و دوا و سلام و صلوات برگشتم خانه. چند روز طول میکشه تا صد در صد خوب بشم و بعد از اون هم یک دوره درمانی شش ماهه.
داروها هم همه خواب آور! منم هنوز صددرصد خوب نشدم. و کلاسهایی که روی سرم تلنبار شدند.
من خود با چشم خویشتن دیدم که جانم میرود!