وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز
وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز

مهمانی ....... (قسمت سوم)

یادتون هست راجع به دعوت مهمانی و اشتباه لپی ام در مورد تاریخش گفته بودم؟

قراره این هفته باشه 

اما یه مشکل دیگه! یکی از دوستان ظاهراً خانه نو خریده و به همین مناسبت یک مجلسی دقیقاً در همان زمان و همان روز برگزار میکند! و من رو هم شخصاً دعوت کرده.

برعکس اون مهمونی، اینها همه آشنا و دوست هستند و همدیگه رو در مراسم های مختلف میبینیم! 

 اگه من این رو برم اون رو از دست میدم! اون رو اگه برم این رو از دست میدم! 

هر دو هم متوقع و از این آدمهایی که میگن ناراحت میشم اگه نیایی و دیگه رفاقت و دوستی تعطیل! 

عجب وضعی شده به خدا! 

مهمانی ها

امشب یه جایی برای ختم قرآن دعوت بودم. یکی از بچه ها مادر زنش فوت کرده بود و براش ختم قران چهلمش گرفته بودند. خونه شون اون طرف شهر بود و مجبور بودم یک ساعت رانندگی کنم تا برسم. تو این جور مراسم ها چند تا چیز همیشه منو اذیت میکنه. 

اول از همه غذا! ماشالله همه جا هم گوشت سرو میکنند و من مجبورم به همه توضیح بدم که من گوشت نمیخورم! بعضی ها خوبن و درک میکنند اما بعضی ها شورش رو در میارن و دستپاچه میرن یه غذای دیگه درست میکنند که معمولاً اون هم افتضاح است. کلاً من بد خوراک هستم، هر چیزی رو نمیخورم. بدترین حالت ماجرا اینه که یه عده شروع میکنند به مسخره کردن و طعنه زدن به من! 

خدا پدر اون کسی که سیستم بوفه رو تو مهمونی های اینجا رسم کرد رو بیامرزه. اینطوری خیلی خیلی بهتره. یاد اون روزهای چند سال پیش که این رسم نبود میفتم که میزبان باید برای همه غذا میکشید و مجبور بودی بخوریش! 

مشکل دومی که در مهمانی ها دارم اینه که همه ازم سوالهای خصوصی میکنند! البته من خیلی آدم اجتماعی ای هستم و برای همین هم منو همیشه دعوت میکنند. اما هر بار باید جواب یکی رو بدم. خب دوست ندارم جواب بدم چرا این قدر با سوال کردنتون آدم رو تحت فشار قرار میدید. این چند تا سوال همیشه ازم میشه:

مجردی یا متاهل؟- درآمدت چقدره؟ چند در میاری؟- فلان چیز رو چند خریدی؟- چند قسط خونه ات رو میدی؟ - چقدر از درسهات مونده؟ 


مشکل سومی که من تو مهمونی ها دارم اینه که بعضی ها خیلی خودشون رو بزرگ جلوه میدند. هی میگن ما اینیم و اینقدر در میاریم و ماشینمون اینه و خونمون تو این نقطه شهره و ما هم در جواب باید اینها رو تحسین کنیم. حالا هر چی درمیاری نوش جونت تو رو خدا سرکوفتش رو به ما نزنید که چرا مثل شما نیستیم! 


به هر حال با همه بدی هایی که این مهمونی ها داره خوبی های خاص خودش رو هم داره! این یکی چون ختم قرآن بود باید یه کم جدی تر میبودیم و یک جزء قرآن رو تموم میکردیم تا بتونیم حرف بزنیم. اما مهمانی های شادتر همیشه خوش هم میگذره.