وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز
وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز

برنامه نویسی برای حل معادله درجه دو با جاوا

امروز داشتم روی نوشتن یک برنامه برای حل معادلات درجه دو در جاوا کار میکردم، به نظرم در نگاه اول خیلی ساده و ابتدایی آمد چون اعداد رو میندازی تو فرمول و جواب رو میگیری اما بعدا که رفتم راجع به حل معادلات درجه دو تو گوگل بیشتر خوندم فهمیدم که برای حل این معادلات اول باید به رقم دلتا نگاه کنید و اگر بزرگتر و یا مساوی صفر بود که ما شروع میکنیم به محاسبه ریشه یا ریشه ها. اگر مساوی با صفر بود که تنها یک ریشه داریم و اگر بزرگتر از صفر بود که ما دو ریشه داریم. پس اینقدرها هم ساده به نظر نمیومد ولی باز هم راه حلی داشت و اونقدرها هم سخت نیست. 

در قدم اول از یوزر میخواهیم که ضریب های متغیرها را وارد کند (ای و بی و سی) و بعد از اون با استفاده از ضریبها عدد دلتا را بدست می آوریم و اونوقت هست که از استیتمنت (if) استفاده میکنیم. 



import java.util.Scanner;

public class SolveQuadratic {


public static void main (String [] args) {

Scanner sc = new Scanner (System.in);

System.out.println("Please enter a: ");

double a = sc.nextDouble();

System.out.println("Please enter b: ");

double b = sc.nextDouble();

System.out.println("Please enter c: ");

double c = sc.nextDouble();

double delta = ((b*b)-4*a*c);

System.out.println("the delta is: "+delta);

if (delta == 0) {

double ans= ((-b)+(Math.sqrt(delta)))/(2*a);

System.out.println("There is only one answer:" +ans);

}

if (delta >0) {

double ans1= ((-b)+(Math.sqrt(delta)))/(2*a);

double ans2= ((-b)-(Math.sqrt(delta)))/(2*a);

System.out.println("There are two answers:" +ans1+ " and " +ans2);

}

if (delta <0) {

System.out.println("UNDEFINED!!!");

}

}

}


میبینید اونقدرها هم سخت نیست 

what dependency requirement you need for creating Admin panel project with Spring Boot

در این پست که برای یادآوری خودم هست اول میخوام دپندنسی هایی را که برای ساختن ادمین پنل با برنامه جاوا 8 و فریم ورک اسپرینگ بوت هست را بنویسم 



first of all, we can choose Gradle when we start to create the package. Now i used these dependencies:


1- Spring Web

2- Spring Security 

3- Spring Data JPA

4- MySQL Driver

5- Liquibase Migration

6- Lombok (Make sure to download in install Lombok Jar file first if using eclipse)

7-  Rest Repositories 


و بعد از آن تنظیمات مربوط به اپلیکشن دات پراپرتیز را برای شروع اینجا مینویسم. البته بعدا باید کمی تنظیمات بیشتری را بینویسم. یوزر نیم و رمز مای اس کیو ال هم در سیستم های مختلف فرق میکنه. در این برنامه قصد ندارم از هایبرنیت استفاده کنم برای همین هم دپندنسی لیکویبیس رو دارم و هم تنظیماتش رو


spring.application.name=product-server


#datasource

spring.datasource.url=jdbc:mysql://localhost:3306/dbproduct?useUnicode=true&useLegacyDatetimeCode=false&serverTimezone=UTC&createDatabaseIfNotExist=true&allowPublicKeyRetrieval=true&useSSL=false

#you should change it according to your credentials.

spring.datasource.username=root

spring.datasource.password=1234

spring.datasource.driver-class-name=com.mysql.cj.jdbc.Driver


#This can be update, create, validate or none.

spring.jpa.hibernate.ddl-auto=none


#liquibase

spring.liquibase.change-log=classpath:/db/changelog/db.changelog-master.xml


مرحله جدید استخدام- تن دادن به آزمایش

امروز متوجه شدم که ایمیلی را که دو روز پیش به من رسیده بود را ندیدم ولی به هر حال به محض اینکه ایمیل را دریافت کردم سریع شروع به خواندنش کردم که حاوی یک موافقت نامه برای شرکتی بود که برای کار در اونجا اقدام کرده بودم که سوابق من رو بررسی کنند که خلاف یا جرمی نداشته باشم. هر چند که دیر شده بود اما با تماسی که با من گرفتند و یادآوری که کرده بودند مطمئن شدم که اونقدرها هم دیر نشده. 

فقط برای خودم دعا میکنم که همه چیز به خوبی تمام بشه و من استخدام بشم. بعد از اون دعا میکنم که بتونم اون کار رو انجام بدم و از پسش بر بیام 


بالاخره این سرگیجه های وقت و ناوقت من رو مجبور کرد که به سی تی اسکن تن بدم. خیلی گرون در اومد چون بیمه اون رو قبول نمیکرد و این خیلی نامردی بود. هفته دیگه باید سی تی اسکن برم. 


یک جای دیگه هم برای کار درخواست داده بودم و اونها هم تا حد زیادی جدی هستند. درآمدش با اون یکی دیگه کاری که براش درخواست دادم تقریبا یکی است اما کمکهای کاری بهتری (مثل بیمه، بازنشستگی) بهتری داره ولی خیلی از خونه دوره. البته اینها به این آسونی ها استخدام نمیکنند چون شرکت خیلی بزرگی هستند در حد کشوری و بین المللی. هفته دیگه میخوان ازم یک امتحان بگیرند که ببینند چقدر بلدم . پس باید یه وقتی هم برای اونها بزارم 


میزان حجم کاری ای که الان دارم هم خیلی زیاد شده، اما دیگه زیاد این کار رو جدی نمیگیرم. واقعاً دیگه خیلی جرأت و بیخیالی میخواد که سر کار موبایلت رو در بیاری و گیم بازی کنی اونم ده پانزده دقیقه و جلو بقیه همکارها. ولی بهشون گفتم که حالا که شما افزایشی برای من ندارید منم بازدهی ام رو بیشتر از اینی که هست نمیکنم. 



ببینیم و تعریف کنیم تا چه شود 

کردها

احساس من به کردها تا همین چند وقت پیش مثل بقیه بود ولی حالا خداییش میفهمم چرا همه دنیا (به جز جماعت جوگیر) به این مردم پشت میکنند. چون واقعا نامرد و آدم فروش هستند. اینو حتی نازنینم هم تائید میکنه.

تجربه جدید

زندگی این روزها روی دیگرش رو داره به من نشون میده! 

صبر و صبر و صبر! 

از دست این آدمهایی که استخدام میکنند هم کلافه شدم. اوایل باهاشون خوب برخورد میکردم ولی این روزها همین که بهم زنگ میزنند یا تو لینکداین بهم پیام میدند بهشون میگم فلانی من دنبال یه همچین کاری هستم و شرایط خودم اینه و این چیزها و این کارها رو بلد هستم اگه به کارت میخورم که توضیحاتت رو ادامه بده وگرنه لطفا وقت خودت و ما رو نگیر. بیشترشون بهشون بر میخوره اما به نظرم راهش همینه و اینطوری الکی دلم رو خوش نمیکنم. 

فعلا که یکیشون من رو از داخل آب نمک در آورده گذاشته زیر آفتاب و برام آفر فرستاده ولی من هرگز چشمم آب نمیخوره که این کارها به این آسانی باشد 

ببینیم و تعریف کنیم 


راستی موضوع اصلی این پست  

امروز یک تجربه کاملا شیرین و جدید داشتم . و چقدر خوبه این روزهای من 

یک وبلاگ

دیروز هنگامی که داشتند وبلاگ ها را میخوندم چشمم خورد به یک وبلاگ که با خوندند هر پستش ترغیب میشدم بیشتر و بیشتر بخونمش. 

خانمی که با وجود مهاجرت به کشوری که خیلی ها آرزوش رو دارند به شدت احساس تنهایی و غربت میکرد. سیستم بیگاری وحشتناک اونجا، این که بچه دار نمیشدند، مریضی همسرش و دوری شدید از خانواده اش. با تک تک روزهایی که داشت به نوعی احساس همدردی میکردم چون بیشتر چیزهایی که نوشته بود برای خودم هم اتفاق افتاده بود.

براش آرزوی موفقیت میکنم و دعا میکنم که به همه آرزوهاش برسه به زودی بچه دار بشه شوهرش خوب بشه دیگه لازم نباشه که کاری رو که دوست نداره انجام بده و شغل دلخواهش رو داشته باشه و از همه مهمتر دیگه در غربت احساس غریبی نکنه 

خارج نشین ها

امروز وقتی صفحه فیس بوکم رو باز کردم دیدم که چقدر ایرانی های مقیم خارج با ایرانی های داخل فرق میکنند. خارجی ها از کشته شدن یک هموطنشان بسیار خوشحال و داخلی ها، ناراحت از شهید شدن قهرمانشان. 

منظورم اکثریت هر جمع هست. 

این حزب باد بودن و این حس نفرت و کینه باعث شده که باهیچ کدامشان دوست صمیمی نشم. بعد از این همه سال 

وجوه اشتراک من و مهران مدیری

اینکه مهران مدیری آدم بسیار موفقی در عرصه طنز و کمدی هست هیچ شکی نیست. امروز که دو تا از کلیپ های برنامه دور همی اش رو با سردار آزمون و عادل فردوسی پور دیدم فهمیدم که ایشان هم مثل من طرفدار پر و پا قرص آندره شوچنکو هست! یاد اون میلان طلایی بخیر هر وقت عکس تیمی اون زمان رو میبینم خاطرات خوشش رو به یاد میارم و تک تک بازیکنانش رو میشناختم و اون زمان تو تیم فوتبالی که بازی میکردم سعی میکردم از کاکا تقلید کنم. مثل اون تیپ میزدم تو همون پست بازی میکردم و سبک بازی ام هم همونطوری بود. 

البته من و آقای مدیری هر دو به شدت شوخ طبع هم هستیم !

روز اول سال نو میلادی

بالاخره روز اول سال نو میلادی شد. لحظه ای که سال 2020 میشد من با خودم آرزوهایی داشتم که امید داشتم در سال 2020 به همه آنها برسم. بیشتر آرزوهام خانوادگی بودند مثل دیدار با خانواده ام و اونی که دوستش دارم به جز یک آرزو که در سال 2019 براش زحمت زیادی هم کشیدم که پیدا کردن شغلی مرتبط با رشته تحصیلی ام هست. خبرهای خوبی در آخرین روزهای سال داشتم و امیدوارم که با شروع سال جدید به واقعیت بپویندند و در ادامه اش هم همه چیز خوب و دست یافتنی باشه. 


این روزها یک کلاس جدید در مبحث اسپرینگ بوت (رستفول ای پی آی و هایبرنیت) در برنامه نویسی جاوا رو میخونم که به شدت جالب و به همون شدت هم مشکل است! ببینم میتونم این یکی رو خوب یاد بگیرم یا نه که میدونم خیلی خیلی هم مهم است. 

دو دل

در این آخرین روزهای سال میلادی موضوعی پیش اومده که کاملا ریسکی و دو دل کرده منو. 

یک پیشنهاد کاری جدید برام اومده و من نمیدونم که قبولش بکنم یا نه. 

با قبول کردنش هر چند که میزان درآمدم با درصد قابل توجهی بالاتر میره اما چالشها و مشکلات زیادی رو هم خواهد داشت که مطمئن نیستم هنوز که من بتنونم از پسش بر بیام 

بسم الله و یا علی (ع) مدد 

باید حسابی امشب فکر کنم