وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز
وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز

جوابی ندارم چون حوصله دردسر ندارم!

دیدید گاهی اوقات دوستی و یا آشنایی بعد از مدتها یا شاید سالها میخواد با شما در تماس بشه و باهاتون صحبت کنه و شما هم ساده جواب شون رو میدید و فکر میکنید لابد حس خیرخواهی و سله رحم و این جور چیزها است اما خیلی زود میفهمید چنین چیزی نیست و قصد و منظوری پشت این سلام ها یا احوالپرسی ها و یا از همه مهمتر سوال کردن ها بوده. این آدمها از قبل هم خودشون رو بهت نشون داده بودند اما شما با سادگی فکر میکنید که همه چیز با گذشت زمان تغییر کرده. اما نه اصلاً هم اینطور نیست.


برای همین گاهی وقتی حس میکنم اینطوری هست، دیگه جوابی به اون پیامها نمیدم چون نمیخوام وارد بازی شان بشم. متاسفم من خودم به اندازه کافی سرم شلوغ هست و وقتی برای جواب دادن به شما ندارم. 

برم بار و بندیل ام رو ببندم من! 

سه روز تعطیلی- گردش- در خانه ماندن- مختارنامه

این سه روزی که تعطیل بودم هم تمام شد

روز اول با چند تا از دوستان رفتیم خارج از شهر و بالاخره بعد از 6 سال از این ایالت اومدم بیرون. اینقدر محیط و طبیعتش زیبا بود که دلم میخواست همانجا بمانم و هرگز برنگردم. 

خلاصه خوش گذشت.

کرونا؟؟؟؟؟ از بین هزاران آدمی که اونجا دیده بودم هیچ کس ماسک نداشت! حتی اون راننده اتوبوس هم از ماسک کهنه و کثیفش معلوم بود که فقط برای اینکه کسی چیزی نگه ماسک رو گذاشته بود روی چونه اش! 

بیخود نبود یه مدت بلندترین آمار مبتلایان و هنوز هم بیشترین مرگ و میر رو داریم! واقعا انگار هیچ کرونایی وجود نداشته و ندارد. من حدود یک ماه هست که هرآخر هفته ای میام بیرون و وضعیت همینه. واقعیتش هم همینه! خوب موقع تفریح که نمیشه ماسک زد مثلا شما با ماسک بپری تو آب! 

همه اینها در حالی بود که یکی از دوستانم به تازگی از بیماری کرونا خلاص شده و تا دم مرگ و دستگاه اکسیژن پیش رفته بود. 

برگشتنی که شب شده بود یکی از بچه ها موبایلش خراب شد! این یعنی جی پی اس نداشت که مسیر راه رو پیدا کنه. یکی دیگه از بچه ها هم چشمهاش خوب نمیدید و موقع شب رانندگی اش خوب نبود موبایل خودش رو داد به اون اما واقعا افتضاح ترین سیم کارت دنیا و موبایل دنیا رو داشت که هر لحظه ممکن بود سیگنال نده که اتفاقا وسط راه هم خاموش شد. این وسط فقط من بودم که هم جی پی اس ماشینم و جی پی اس موبایلم خوب کار میکرد. سه تا ماشین بودیم و به همون دلیل جی پی اس داشتن من و چون چراغهای ماشین من یه شکل خاصی داشت ماشین من جلو حرکت میکرد، بعد اونی که چشمهاش خوب نمیدید ماشین من رو فقط با دیدن چراغهای ماشینم تعقیب میکرد و بعد از اون هم اون یکی دیگه که موبایلش خراب شده بود پشت سرش بود و او رو تعقیب میکرد! خلاصه اگر من رو گم میکردند اون وقت شب وسط بیابون و دشت میموندند و من هم چون گوشی هاشون کار نمیکرد نمیتونستم باهاشون در تماس باشم که کجان. خلاصه آهسته تر راندم و مسیر دو ساعته رو سه ساعته رسیدیم به شهر خودمون و خیلی خسته و کوفته رسیدم خونه.  

روز دوم بیشتر خانه بودم و چند ساعتی برای اینکه کمی دلم باز بشه رفتم بیرون چند تا مغازه و چند تا چیز بیخودی خریدم! و نشستم تا ساعت 4 صبح سریال مختارنامه رو نگاه کردم! 

من این بار اولم هست که این سریال رو میبینم و داستان جالبی داشت هر چند که مثل خیلی از فیلمها نواقص و ملاحظات سیاسی و مذهبی هم داشت اما خیلی خوب ساخته شده بود و خیلی هم حتما پر مصرف بوده. ولی به هر حال دست سازنده و مسببین این سریال درد نکنه. 

اما در مورد داستان اصلی قیام مختار، من یادم هست که در تمام دوران دوازده ساله مدرسه و یکی دو سال دانشجویی ام  در ایران فقط یک پاراگراف دو سه خطی (شاید بگم یه جمله طولانی) در مورد قیام مختار در کتابهای درسی نوشته شده بود. ولی خوب یادم هست که معلم تاریخ مان کمی بیشتر راجع بهش توضیح داد. 

بعد از انقلاب ایران هم تا جایی که یادم میاد هیچ وقت سریال و یا فیلمی در مورد شخصیت مختار نوشته نشده بود. 

وقتی با حس کنجکاوی ای که داشتم داستان مختار را در اینترنت جستجو کردم فهمیدم که بعضی از کارهای مختار طوری بوده که واقعا با ایده آلیستهای شیعی جور در نمیامد.در ضمن خیلی روایتهای جور واجور در مورد ایشان بوده. اصلاً چرا ایشان همان لشکر را به سوی امام حسین و برای کمک به ایشان گیسل نکرد و طوری شد که در موقع حادثه کربلا در زندان اسیر باشد و یا او منتقم خون حسین بود در حالی که امام سجاد به اون چنین اذنی مستقیم نداده بود.

حتماً جوابهایی برای این سوالها هست و در ضمن من این سریال رو هنوز کامل ندیدم 

ولی چی شده که یوهو، در این چند سال شخصیت مختار اینقدر محبوب شد؟؟؟ این برای من سوال هست

خلاصه روز دوم و سوم تعطیلاتم به دیدن این سریال گذشت و گذشت ! شاید ده یا دوازده قسمتش رو دیدم! میدونید که هر قسمتش حدود یک ساعت تا یک ساعت و نیم هست 


عاشورای امسال

امسال همه با ماسک نماز ظهر عاشورا را خواندیم. 


از دست این مردم

خداییش عجب دوره زمانه سختی شده! 

ماه محرم شده و اینجایی که هستیم آدم نمیتونه به راحتی تو فیسبوکش اظهار کنه ماه محرم هست و استاتوس و عکس محرمی بزاره مگه اینکه کامنتها و پیامهای طعنه آمیز دیگران را به جون بخره. 

نه بخاطر مردمان اینجا، بخاطر ایرانیهای اینجا! 

یعنی در هر کشور مسلمان و یا نیمه مسلمانی یا لاییکی مردمانی هستند که مراسم محرم رو تجلیل کنند و بقیه که اعتقادی ندارند احترام میزارند و کاری ندارند. فقط فقط ایرانی ها هستند که به مذهبی هاشون حمله میکنند! 

خدا خودش رحم کنه به این ملت