ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
فکر کنم قبلا هم راجع به ایشان صحبت کردم! من یک دوستی دارم که سالهاست باهم دوستیم! حدود نوزده سال!
تنها راه ارتباطی من و ایشان دو چیز بوده تا حالا ایمیل و یاهو مسنجر! الان حداقل هفت هشت ساله که یاهو مسنجر به تاریخ پیوسته و فقط از طریق ایمیل باهم در تماس هستیم.
و در ضمن کی باورش میشه که در طول این همه سال من نه اسمش رو نمیدونم و نه هیچ تصویری ازش ندارم. حتی نمیدونم که زنه یا مرده یا کجا زندگی میکنه و چند سالش هست. ولی از اونجاییکه من آدم دهن لقی هستم و اگر کسی نپرسه هم خودم به زور بهش میگم، ایشان هم اسمم رو میدونه هم میدونه کجام و هم کلی عکسهام رو دیده! خب من اینو میزارم روی اعتماد به نفس کاذبی که روی خودم دارم!
فکر کنم هر کسی یه همچین اتفاقات عجیب و غریبی دور و بر خودش داره. مال من اینه.
دیروز بعد از چند ماه بهم ایمیل زده بود و کلی یاد و خاطرم کرد و شعرهای زیادی هم از شاعرهای بزرگ نوشته بود باید بگم ایشان کلا یک آدم ادبی هستند و اینقدر خوب شعر بلدند که من هیچ چی بلد نیستم در مقابلش.
میخواستم بگم در شرایطی ایمیل ایشان را خواندم که اون لحظه خیلی از بابت مسئله ای ناراحت بودم و مدام خودم رو میکوبیدم به در و دیوار. اما انگار ایمیل ایشان مثل مرهمی و نوشدارویی دوباره برای لحظاتی آرامم کرد.
هر جا باشی به سلامت باشی ای دوست
گفت داشتم میرفتیم خرید، دیدم خیلی ارزان هستند چند تا خریدم و این یکی هم مال تو! بچسبونش جلو داشبورد ماشینت.
خیلی قشنگه.
واقعاً وقتی میشه با یک کار ساده و یک تحفه ارزان دلی را شاد کرد و محبت کاشت چرا باید به فکر آزردن آن باشیم!