وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز
وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز

یک روز کاملا دشوار

امروز واقعا تنهایی رو حس کردم (بگولیگگ)

هم امتحان نهایی ریاضیات گسسته رو دارم و هم از اون طرف سه تا پروژه رو هم باید تکمیل کنم و هم کار

امان از دست این استادها- هر بلایی که سرم اومد .....

روز شنبه سایت دانشگاه رو باز میکنم و میبینم که استاد امتحان گذاشته برای روز یکشنبه بدون اینکه اصلاً خبری بده. رفتم توی سایت که فایل تست و سوالها رو دانلود کنم دیدم که هیچی نیست.! 

منم بی درنگ به استاد ایمیل کردم که شما میگی فردا امتحانه اما هیچی آپلود نکردی که. 

استاد برام ایمیل کرد که سیستم مشکل داشته برای همین حتما فایل آپلود نشده! و فایل رو با ایمیل برام فرستاد. 

حاجی .... استاد .... شما قرار بود حداقل از یک هفته قبلش فایل رو اپلود کنید الان من یک روز قبلش چه جوری روی اون کار کنم؟ 

امان از دست این استادهای پیر و دور از تکنولوژی که حتی نمیدونند چطوری یک فایل ساده رو تو سیستم آپلود کنند! 

بالاخره با کلی ایمیل و پیغام و پسغام یک روز بیشتر از ایشون مهلت خواستم. خداییش تقصیر من که نبود که فایل دیر به دستم رسیده 

ویش می لاک 

=================================================================================================================================


خیلی اتفاقی این آهنگ به گوشم خورد و منو با خودش برد تو رویاها! با یه جاهاییش هم خیلی ارتباط پیدا کردم 

یه قسمتی از متن شعرش رو که خیلی دوست داشتم اینجا گذاشتم:


‫ﻫـﺮ ﺑـﻼﻳـﻲ ﺳﺮم اوﻣﺪ

‫ﻫﻤﻪ زﺟﺮی ﻛﻪ ﻛﺸﻴﺪم

‫ﻫﻤﻪ رو ﺑﻪ ﺟﻮن ﺧﺮﻳﺪم

‫وﻟـﻲ از ﺗـﻮ ﻧـﺒـﺮﻳـﺪم

‫ﻫﺮﺟﺎ ﺑـﻮدم ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮدم

‫ﻫﺮﺟﺎ رﻓﺘﻢ ﺗﻮ رو دﻳﺪم

‫ﺗﻮ ﺳﺒﻚ ﺷﺪن ﺗﻮ روﻳﺎ

‫ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ رﺳـﻴﺪم

  

‫اﮔﻪ اﺣﺴﺎﺳﻢ و ﻛﺸﺘﻲ

‫اﮔﻪ از ﻳـﺎد ﻣـﻨﻮ ﺑﺮدی

‫اﮔﻪ رﻓـﺘﻲ ﺑـﻲ ﺗﻔﺎوت

‫ﺑﻪ ﻏﺮﻳـﺒﻪ ﺳـﺮ ﺳﭙﺮدی


‫ﺑﺪون اﻳـﻨﻮ ﻛﻪ دل ﻣـﻦ

‫ﺷﺪه ﺟﺎدو ﺑﻪ ﻃﻠﺴﻤﺖ

‫ﻳـﻜﻲ ﻫـﺴﺖ اﻳﻨﻮر دﻧـﻴـﺎ

‫ﻛﻪ ﺗﻮ ﻳﺎدش ﻣﻮﻧﺪه اﺳﻤﺖ

کارهای عقب مانده دانشگاه جدیدم

امروز وقت اضافه زیاد داشتم و سراغ بعضی از کارهای عقب مانده ام رفتم 

از جمله این کارها دنبال کردن کارهای مربوط به ارسال مدارک و کارهای اداری اپلای کردن و پذیرش در دانشگاه جدیدم است. 

یادتون هست (حدود هشت ماه پیش برای بار اول و دو سه ماه پیش برای تکرارش)  که گفته بودم برای یک دانشگاه معتبر  اپلای کردم و هر کس دوست داره با من همکلاسی بشه بسم الله اینم سایتش و شرایطش بیاین اپلای کنید؟

البته که الان من درگیر درسهای این دانشگاه فعلی ام هستم و شاید یک یا دو ترم دیگه هم اینجا کارهام طول بکشه.  برای همین در ضمن ارسال مدارکم  براشون ایمیل کردم که چطور درسها و واحدهای این دانشگاه رو به اون دانشگاه انتقال بدم. 

دانشگاه خیلی گرانی است ولی حتما می ارزه. هم فال و هم تماشا و هم ولخرجی و بدبختی! 

 

امروز تو سایتشون این ویدیو رو دیدم که دانشجوها توضیح میدن  چرا  دانشگاهشون  را دوست دارند. 

این ویدیو رو یادگاری میزارم اینجا تا گاهی بهش سر بزنم و ببینمش و یه تجدید روحیه ای هم بکنم. 

یو تی دی ، یوتی دی ما داریم میاییم! 

یو تی دی ووووشش!!!



خیلی خسته ام! کلی کار هم ریخته رو سرم! کدوم رو اول و کدوم رو آخر انجام بدم! درسها درسها! دیوانه کننده شدند! 

خیلی از بابت موضوعی ناراحتم! غصه ای هست که چند ساله دارمش. کی تموم بشه خدا

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

دخترهای دانشگاه ما همشون اعجوبه هستند! یه طوری اند که اصلا میترسی باهاشون حرف بزنی! من تو این دو سال فقط با سه یا چهار تا دختر تو دانشگاه تونستم درست و حسابی حرف بزنم! همین که کلاس تموم میشه مثل گلوله (یا شاید هم سریعتر میدوند بیرون طرف ماشین هاشون و خونه!). خب میمیرین یه دو دقیقه  دیرتر برسید و توی راه با ما یه اختلاطی هم بکنید بلکه ما هم روحمون شاد بشه و یه توهمی هم بگیریم؟ در ضمن طوری که من دیدم نود درصدشون دوست پسر خارج از دانشگاه دارند! زرنگ اند دیگه آخه کی میاد تو دانشگاه دوست پسر پیدا کنه که فردا که کات کردندیا اگه با کسی دیدنش همیشه جلو چشمشون باشه.

اما بگذریم یه اتفاق عجیبی دیروز افتاد سر کلاس  که پسره تونست در عرض ده دقیقه مخ دختره رو تو کلاس بزنه! دختره بغل دست من مینشست  و همیشه با یه حالت اخم و تخمی بود و حتی نگاه بهم نمیکرد و روش همش یه طرف دیگه بود. خداییش نه چهره درست و حسابی داشت و نه ناز و ادای دخترانه و نه هیچی. اما این پسره که البته هم خوش سر و زبون بود و هم بهش میومد از بچه پولدارها باشه باچند دقیقه صحبت در مورد یکی از مسئله های فیزیک  قلب خانم رو از جا کند! 

عاغا بعضی ها چه شانسی دارند.من جلسه بعدی این پسره رو ببینم ازش میپرسم تو چه جوری اینو در عرض چند دقیقه ریجستری کردی؟

در ضمن دختره همچنان فکر میکنه اون طرفی که من نشستم دیوار هست و به نظرم مشکل گردن هم داره که این طرف نمیچرخه! 

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

امروز سر کار به سرپرست بخش مون گفتم که کارهای من خیلی زیاده و نیاز دارم که یه نفر کمک ام باشه. برای این که طوری بیان کنم که قانع بشه بهش گفتم فرض کن من یه روز نباشم کی میاد این کارهایی که من میکنم رو انجام بده؟ (هیچ کس نمیتونه فعلا) خب یکی رو بیار که من کل کار رو بهش یاد بدم که اگر روزی من نبودم بتونه کار رو به پیش ببره! 

سرپرست بخش بهم گفت ببینم نکنه میخواهی استعفا بدی؟ 

شد حکایت اون ضرب المثل که میگه اومدم ابرو شو درست کنم زدم چشمش رو هم کور کردم! حالا اینا منو نندازن بیرون! 

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

من احتمالاً تا بعد از ولنتاین!!!! اینجا آفتابی نمیشم! (درس و کار و امتحان و مشکلات زندگی دیگه) بعد که طوفان تموم شد میام اینجا و پست میزارم 

شروع کلاسها

کلاسهای من شروع شد! 

در اوج نا آمادگی هستم! 

دقیقا عین یک خرس قطبی که به جای شش ماه، همش دو ماه خوابیده خسته ام! هنوز خیلی از کارهام مونده. 

فیزیک و ریاضیات گسسته! بگیرین که من اومدم. از امروز تا چهار ماه راجع به این دو بزگورار ناله ها و شکوه ها خواهم کرد

امتحان سخت

استاد بیست تا سوال مشکل داده و بعد همش 120 دقیقه وقت داده برای امتحان. تازه اونم فقط میتونی از ماشین حساب مدل تی آی 84 به پایین استفاده کنی که خیلی چیزها رو نمیشه باهاش حساب کرد یا اصلاً سریع نمیشه حساب کرد یا جواب رو بصورت کسری نمیده. 

تو این ویدیو یه دونه از سوالها رو با ماشین حساب آنلاین که سریعتر هم هست تا جایی که تونستم سریع حلش کردم. ده دقیقه طول کشید! با یه حساب سرانگشتی تازه اگه راه حل همه سوالها رو هم بلد باشی 200 دقیقه نیاز داری تا این همه سوال رو بکوب و بدون خستگی حل کنی! 

خب استاد الان من چی بگم بهت؟ من اصلاً چه جوری از صد نمره، صد کامل رو بگیرم؟ نمیشه که





کاربرد جبر خطی در برنامه نویسی

این استاد ما گیر داده که شما علاوه بر اینکه باید نحوه حل مسائل ریاضی رو باید یاد بگیرید، باید بتونید اون رو در برنامه نویسی هم پیاده اش کنید! 

مثلاً چطور میشه یه ماتریس و یه وکتور رو در برنامه نویسی اضافه کرد

این هم کد یکی اش 

-----------------------------------------------------------------------------------------------

%%bash

pip install --upgrade setuptools

pip uninstall --yes ed-scripts

pip install -U -q git+https://github.com/drdavidrace/ed_scripts.git

import importlib

import in_array

from in_array import in_array

importlib.reload(in_array)

from in_array.in_array import array_float_np, array_float_syp, matrix_float_syp, array_int_np, matrix_int_syp

import numpy as np

from numpy import array, resize, reshape, shape

#There are two ways to enter matrices

#  Method 1:  using reshape

x = reshape(array([1., 2., 3., 4., 5., 6.]),(2,3))

print(x)

print(shape(x))

print(type(x))

print()

#  Method 2:  Entering data as an array of arrays

x = array([[6., 5., 4.],[ 3., 2., 1.]])

print(x)

print(shape(x))

print(type(x))

#  Notice that the shape of the ndarray is derived from the shape of the input automatically in this case.

print()

y = reshape(array([1., 0., -1]),(3,1))

print(y)

print()

print(shape(y))

print()

#  A matrix vector operation

z = x @ y

print(z)

print()

#  another way to do the multiplication

zz = np.matmul(x,y)

print(zz)

print()

#  yet another way to do the multiplication

zzz = np.dot(x,y)

print(zzz)

print()

#  If you like object oriented style programming

zzzz = x.dot(y)

print(zzzz)

print()

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

این استاد محترم تازه این رو به زبان برنامه نویسی پایتون نوشته که من تا حالا باهاش کار نکرده بودم! 

من حالا باید برم یه کم بیسیک پایتون بخونم و هم چه طوری این ماتریس ها و نحوه حل کردنش رو توی یه برنامه بنویسم بدم این استاد تا همش 5 درصد نمره نهایی رو بگیرم! 

این وضع و حال روز ماست اینجا! 

درس ریاضی

امروز بعد از 5 ساعت تمرین حل کردن و مرور درس جبر خطی و نفهمیدن مطلق درسهای امروز بالاخره به این نتیجه رسیدم که به هرحال افتادن درس هم جزوی از زندگی دانشجوییه! 

ایام امتحانات - روحیه دهی- پارتی کاری

ایام امتحانات هست و منم حسابی هم از نظر کاری و هم از نظر درسی و هم از نظر زندگی سرم شلوغه! 

آخ که این درس انتگرال منو چند سال پیر کرد از بس که سخته! 

یه نازنینی بود ............ که فکر میکردم در مورد این درس کمک میکنه! نگو سایه تیر زن شد! 


حالا اینا به کنار .... 

من چه جوری به خودم روحیه بدم؟


تو این قضیه دخترها باز خیلی راحتتند. مثلا یکی از خانم های محترم وبلاگ نویس در اوج بحران روحی و عاطفی اش در هنگام امتحان سختی که داشت یه دونه عکس نیم رخش رو با کیفیت پایین گذاشت تو وبلاگش. 

 همه ملت شروع کردن تو کامنتها به حمد و ثنا گفتن (البته خودم هم مثتثنی نبودم ها!).  و روز بعدش خانم با خوندن کامنتها به این نکته پی برد که بی جهت نیست که انسان اشرف مخلوقاته و خودش هم شاهکار خلقت هست و بنابراین روحیه اش رو بدست آورد و پرانرژی رفت سر امتحان. 

اگه من اینکار رو بکنم که همین دو سه نفری هم که اتفاقی گزارشون خورده به این وبلاگ هم سر نمیزنند و یا کامنت میزارن که حاجی بیخیال خیلی هم خوشگلی که عکست رو هم باید تحمل کنیم! 


من تا یک هفته پستی نمیتوانم بگذارم! 

هفته آینده دو تا امتحان فاینال دارم. 

بعد از امتحان با همه دوستان یک پارتی بزرگ که همه همکارها هستیم از طرف رئیس دعوتیم. عای رئیس دمت گرم. این پارتی از اون پارتی هاست ها! یعنی یه چی میگم یه چی میشنوی. کلی برنامه ریختم براش که البته بعد از امتحانها عملی اش میکنم . امسال هم من تنها میرم پارتی! اهل دل هاش میدونند دیگه !

اپلای در دانشگاه جدید

یادتون هست چند ماه پیش در مورد دانشگاهی که میخوام در آینده توش درس بخونم و نحوه اپلای کردنش گفته بودم؟ 

اینجا گفته بودم کلیک کنید

دیروز بالاخره اپلای کردم. انشالله که همه چیز طبق برنامه پیش بره و من سال دیگه این موقع ها تو اون دانشگاه مشغول درس خواندن باشم. 

برنامه من اینه که تا اون موقع که من وارد اون دانشگاه میشم مدرک کاردانی خودم رو گرفته باشم و دو سال باقیمانده برای مدرک کارشناسی رو اونجا ادامه بدم. 

خدایا من چقدر عقبم! الان همه دارند در مورد ارشد و دکترا شون حرف میزنند و من تازه دارم برای کاردانی و بعدش کارشناسی تلاش میکنم! 


چند تا نکته که باید حواسم باشه

-این دانشگاه که انشالله خواهم رفت خیلی گران هست، باید تا میتونم پس انداز کنم و ولخرجی نکنم تا کم نیارم 

-باید برنامه ای برای پیدا کردن کار بهتر و مناسبتر هنگامی که وارد دانشگاه جدید میشم داشته باشم!

-حتما درسهای دوره کارشناسی سختتر از دوره کاردانی هست. 

-برای اینکه بتونم کمک هزینه تحصیلی و یا حتی بورسیه بگیرم باید معدلم بالا باشه، شاید تابستون مجبور بشم یک یا دو تا درس رو دوباره بگیرم تا معدلم بالاتر  بیاد و برسه به حد مجاز. 

-همیشه احتمال نشدن هم هست، اگر نشد که برم اون دانشگاه (به هر دلیلی از جمله مالی) حداقل مدرک کاردانی رو بگیرم و باهاش کار مناسب بیابم 

-من چه جوری کار بیابم حالا! 


خدایا میبنی .... دانشگاه رویایی ام اونقدرها سخت نیست که ....................