وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز
وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز

فردی دارای سری به شدت شلوغ

من باز هم فکر کنم گند زدم به زندگی و امور مالی ام که اصلاً قراره هیچ وقت درست نشه! هیچ وقت هم ظاهراً قرار نیست که سرم خلوت تر بشه. هم کار ، هم درس، هم زندگی و هم استرس همه باهم همه جا دنبال من هستند.


گاهی اوقات به شدت از خودم و آدمهای اطراف خودم متنفر میشم. انگار همه ماها دارای یک تاریخ مصرفی برای همدیگه هستیم و بعد از اون دیگه اون آدمهای سابق نمیشیم. من تمام تلاشم رو میکنم که حداقل یک زندگی نرمال داشته باشم اما انگار نمیشه که نمیشه. در روابط با دیگران، من سعی کردم که آدم خوبی باشم ولی همیشه این نکته رو در نظر داشتم که حیثیت و غرورمو خدشه دار نکنم و همین منو تبدیل به یک آدم تنها کرده! 


دیگه دارم دیونه میشم! 

و ادامه ماجرای برترها .....

- نمیتوانم نفس بکشم!


- کمی آب بیار که سوختم!

شنبه و یکشنبه

همیشه از این دو روز متنفره!

باید کاری کنم حداقل یکی شون خوب باشه براش

سیستم افتضاح شرقی

من گاهی اوقات از این سیستم بیخیال و طلبکار منشانه شرقی حسابی کفری میشم! اینجا هر بیزینس و فروشگاهی که اینطوری باشه من با شک و تردید بهشون نگاه میکنم! طرف میاد یه ظرف فالوده رو میفروشه ده دلار!! یا اون یکی تو خونه اش آش سبزی درست میکنه دو برابر قیمت یا رفتن ماسک احتکار کردن حالا دارن دونه ای میفروشند از 5 تا 20 دلار!! چه خوشحال هم تو صورت آدم نگاه میکنن و اینا رو میگن! 

من ده دلار میدم رستوران فست فود یه ساندویچ و یک نوشابه بزرگ و سیب زمینی سرخ کرده میگیرم سیر سیر میشم بازم بهم 3 دلارش رو پس میدند اینا اینطوری اند! 


البته اینجا منظورم یه بیزینس دیگه ای بود که اصلاً رضایت و رعایت قرارداد براشون کشک بود! دیگه نگم براتون که چقدر عصبانی ام 


بحث نژادی و ملیتی و خاورمیانه ای حاج رضا!

نژادپرستی

این بحثی است که این روزها به شدت داغ هست. البته هر وقت صحبتش بشه همه ماها یکصدا و در ظاهر میگیم که ما مخالف نژادپرستی هستیم ولی واقعیتش همه ما نژادپرست هستیم! حالا با درصد کمتر یا بیشتر. 

به نظر من وقتی شما عِرق ملی داشته باشی به نوعی نژادپرست هم میشی! مثلا یک ایرانی وطن پرست و یک آمریکایی وطن پرست احتمال اینکه از همدیگه خوششان نیاد خیلی بالاست! 

خود من هم نژادپرست هستم! زمانی خیلی روی خودم کار میکردم که آدمی باشم که بیخیال هیچ نژادی نباشم و کاری به کار کسی نداشته باشم اما دیدم نمیشه! این دنیا هیچ جاش اون مدینه فاضله افلاطون نیست و همه جا به نوعی ظلم و ستم هست حالا یا کم یا بیشتر یا برای شما و یا برعلیه شما. ولی ظلم و حق خوری هست! 

مخصوصا وقتی وارد این کشور شدم و نژادها و فرهنگ های مختلف رو از نزدیک دیدم و باهاشون صحبت و همنشینی داشتم این رو یاد گرفتم که ما با هم خیلی تفاوت ها داریم و لزوما این تفاوتها در ذات خودش برای آنها و در کل برای جامعه اشکالی نداره ولی مهم اینه که من از اون تفاوت ها به قدری فاصله اجتماعی داشته باشم که آسیبی به من نرسه! و اینجاست که شما خود به خود نژادپرست میشی دیگه! ولی من اسمش رو میزارم نژادپرست تدافعی! من نمیخوام آزارم به کسی برسه ولی از طرفی دوست هم ندارم کسی باعث آزار من بشه. 

بگذریم 

من با مردمهای زیادی از خاور میانه صحبت کردم و نشست و برخواست داشتم و هر چند که نمیشه برداشتت رو به جمع کل تعمیم بدی ولی اکثریتشان فکر میکنند که خیلی انسانهای برگزیده و خاصی هستند. عراقی ها و سوریه ای کمتر وطن پرست بودند ولی بیشتر از جامعه و زمانه طلبکار بودند همیشه اونها در صف اول درخواست کمک مهاجرهای تازه وارد بودند. رفتارشون با همه طوری هست که همه وظیفه شون این هست که بهشون کمک کنند. کلاً عربها جهان بینی شون متکی به کشورشون نیست و بیشتر عربی هست!  پاکستانی ها این وسط عجیب بودند برای من. ملتی که به شدت فقط با همدیگه میجوشند  و البته یا به شدت مذهبی هستند یا به شدت غیر مذهبی و این باعث میشه از نوع خودشون دوستانی داشته باشند. زیاد فکر برتریت نداشتند اما حتی یک سنت (همون یک ریال) رو هم خرج غیر پاکستانی نمیکنند و همه کمکهاشون فقط به کشور خودشون میرسه (البته بعضی استثناهای کوچگ مذهبی دارند که به مسلمانها کمک کنند) . من دیدم که در بین جامعه و خانوادشون به شدت با هم اختلاف دارند و سایه همدیگه رو با تیر میزنند ولی وقتی جلو ما میرسیدند طوری بودند که انگار هوای همدیگه رو دارند و یکی هستند. مردم افغانستان هم به شدت مغرور و یکدنده هستند! در یک بحث معمولی با یک آدم عادی از افغانستان شما نمیتونی پیروز بشی چون اصولاً قانع شدن را بلد نیست! من هیچ وقت سعی نکردم با هموطنهام بحث کنم چون حوصله شنیدنهای بعدش رو ندارم . مغرور بودنشون هم دیگه از اون حرفهاست. بابا تو کشورت داغونه هیچ چی برای از دست دادن نداری دیگه این دک و پز برای چیه خب. افغانستان هم مثل همه کشورهای خاورمیانه ای عده ای را دارند که خواهان تجزیه کشورشان هستند. خود من هم یکی از طرفداران تجزیه اش هستم که همیشه هم انگ و برچسب های مختلفی بابتش خوردم ولی کشوری که یه عده دوست ندارند یک قومیت و ملیت خاص اصلا در صحنه باشه و همیشه دنبال خرابکاری و کشت و کشتار هستند همون بهتره که راه و مسیرمون از هم جدا باشه و چرا ما باید با آنها به یک دیده نگریسته بشیم؟ 

و اما گل سر سبدهای آخری! ایرانی ها و ترکیه ای ها! 

حدود یک سال با ترکیه ای ها جایی همکار بودم. از آنجاییکه همکار بودیم فوق العاده مهربان و آدمهای خوشگذرانی بودند و جالب بود برام که بعضی هاشون نماز خوان و بعضی هاشون هم شرابخوار ولی مثل یک دوست و برادر باهم بودند. ولی اینقدر روی مغز اونها کار شده بود که اصلا نمیتونستند باور کنند که بهتر از آنها هم هست! چند بار یادم هست که مثل آرتیستهای نقش اول فیلم وسط جلسه با حس و حال خشمگینانه بلند میشدند و با افتخار از ترک بودنشون میگفتند! عاغا..... یاشاسین .....بابا بیخیال یه لحظه بشین ببین چی میگن بقیه شاید درست باشه حرفشون. 

ایرانی ها؟ اگه ترکها شتشوی مغزی برتری اند ایرانی ها که دیگه تو گوشت و خونشون هست! 

هر وقت دو نفر ایرانی و یک نفر غیر ایرانی در شرایط یکسان کنار هم بودند و اون دوتا چیزی راجع به غیر ایرانی نگفتند بدانید که آخرالزمان شده! 

البته خاصیت جوگیری خاورمیانه ای رو هم بهش اضافه کنید  یک خانمی تو فیسبوک (فکر بد نکن خانمه بیست سال بزرگتره ازم) برام یه شعر فرستاده که چند خط اولش اینه:

من که زرتشت کهن را داده ام
جاى آن قرآن ------دیده ام
من کجا ایرانیم؟
من که نامم نام تازى گشته است
گه غلام این و گه آن گشته است
......

کلا همیشه تو حرفهای شخصی و کلیپ هایی که برام میفرسته فحش و بد بیراه به عربها و مسلمانان هست و اینکه ایرانی ها کلا خیلی خوبند نسل کوروش و بابک و کاوه این جور حرفها!

ولی واقعا 99 درصد ایرانی های خارج از کشور اینطوری هستند باور کنید


میدونم تلخ بود ولی چیکار میشه کرد 

تعطیلی ها

انشالله که این چند روز تعطیلی هاتون پر از آرامش و خاطرات خوب و هیجان انگیز باشه! 


حاج رضا برای اولین باره که آرزو خوب برای دیگران میکنه ها!

چقدر خوب

خداییش چقدر خوبه که یکی همیشه حواست بهت باشه و نامحسوس زیر نظر داشته باشدتت. 

عجب روزهایی شده این روزها

این روزها همه چیز انگار میخواد نامرتب و ناموافق باشه. 

بعد از اینکه حدود یک ماه کار ما بررسی فرم های درخواستی و انجام دادن کارهای اون در سیستم مرکزی بود هر چند کار پیچیده و مشکلی بود دیگه بهش عادت کرده بودم اما از روز جمعه اعلام کردند که دیگه هیچ کس این کار رو انجام نمیده و از فردا همه بخش تکنیکی خدمات مشتریان و پاسخگوی تماسها باشید. 

تمام روز شنبه رو با دلهره گذروندم چند نفر از تماس گیرنده ها به زبان اسپانیایی حرف میزدند و من هیچی بلد نبود و بعضی خیلی ناراحت و شاکی بودند و بعضی ها هم میخواستند بدونند که کی پرداختی هاشون واریز میشه. خلاصه جهنم پر استرسی بود برای همه تیم. جالبه که سوپروایزر هم همون روز رو مرخصی گرفته و هیچ کس نیست که کمک کنه تنها چاره کار این بود که همه به همدیگه کمک کنیم. ولی باز هم خیلی هامون جواب خیلی از سوالها رو نمیدونستیم و بعضی وقتها جوابها خیلی دیر به همدیگه توی چت روم به هم میدادیم. خیلی سخت بود . هر چه بود آن روز گذشت . روز یکشنبه رو تعطیل بودم و خدا را شکر راحتتر بودم. نمیدونم تو این کار چقدر دوام بیارم خیلی سخته و از همه بدتر هیچ گونه کمک و اطلاعاتی رو در اختیارمون قرار نمیدند و انتظار دارند که کارها رو انجام بدیم. 

اون بنده خدا سیاه رو هم که تو آمریکا کشتند روز اول خبری نبود اما کم کم موجهای خشم رو میشد احساس کرد در بین سیاه ها. من این همه سال با این آدمها کار کردم چیزی که برای همه غیر سیاهها مشخصه (سفید پوستهای از خود راضی- اسپانیش ها- بقیه نژادهای آسیایی و خاور میانه ای) همه به اتفاق از سیاه پوستها بدشون میاد!!! این یک حقیقته تلخه که باید پذیرفت. نمیخوام زیاد نژادپرستی اش کنم اما همیشه تنبل و از زیر کار در رو و خیلی پر رو هستند و هر وقت جرم و جنایتی باشه همیشه در صحنه حاضر هستند.

 بخاطر تظاهراتی که میشه تمام فروشگاهها که بخاطر کرونا تا ساعت ۸ شب باز بود حالا تا  ساعت ۵ بعدازظهر باز هست! یعنی خدایی کی باورش میشد که زمانی فروشگاههایی مثل والمارت 24 ساعته باز بودند و حالا وضع اینطوری شده و داره کم کم همه رو روانی میکنه

بعد از شوکهای مالی و روحی مختلفی که به من وارد شده بود بالاخره دست به جیب شدم و ماشینم رو که دو ماه پیش تصادف کرده بودم رو درست کردم!! چون ماشین جدید بود قطعات یدکی اش کم یاب و تعمیر کارهای اینجاهم تمایل شدیدی برای عوض کردن به جای درست کردن دارند! خلاصه اندازه قیمت یک ماشین دست دوم معمولی (یه چیزی بهتر از پراید) هزینه درست کردنش شد!!! چقدر زور داره که مقصر هم خودت نباشی اما مجبور باشی درستش کنی! خیلی زور داشت اما باید این فشار روانی رو کم میکردم چون هر بار ماشینم رو میدیدم متاسف میشدم 

شوک بعدی خراب شدن سیستم تهویه هوا!!! ای خدا! اینم حدود ۶۳۰ دلار خرج داره! 

خداییش دیگه دارم کم میارم! هرچی کار میکنم دارم به ضررهام میدم تازه یه چیزی هم دارم از جیب میدم تا زنده بمونم!!! 


اون از کار- از اجتماع- از هزینه های بالای اقتصادی حالا این درس مدارهای الکتریکی رو کجای دلم بزارم!! 


من همیشه با استاد زن مشکل داشتم و دارم!!!

این زنها چون خودشون ظریف و عاطفی هستند سر کارشون دیگه چیزی اینها رو آروم نمیکنه و بینهایت خشک و جدی درس میدند! اصلا چیزی به اسم رحم و مروت ندارند. هیچ وقت نشده از استاد زن من نمره کامل بگیرم!‌ این یکی رو دارم به زور (یعنی واقعا به زور) ازش نمره میگیرم! هر روز تا ساعت ۳ شب بیدارم!!! 

به نظر من یه طوری شده که زنها بهشون تلقین شده که همیشه تو هر کاری و هر چیزی اینها مظلوم واقع شدند و هر کاری که شما میکنید درسته! بابا خانم پاتو از رو گردنمون در بیار! مهربون! خفه شدیم! 

اندر مزایای کرونا

یکی از خوبیهای کرونا این بود که الان هشت هفته است استقلال دیگه نمیبازه! 

بله! خود شما !

در طول این سالها یکی از نقطه ضعف های بزرگ زندگی ام رو پیدا کردم و اونم اینه که بیشتر مواقع در بحث های رو در  رو و اینکه کی مقصر هست ساکت میمونم و  این سکوتم باعث میشه اتوماتیک وار به نوعی آدم بده این ماجرا بشم. زیاد شنیدم که من خوبی و محبتی کردم یا تو اینطور بد برخورد کردی و ناراحتم کردی و یا اینجاها کم کاری کردی. اما من زیاد اهمیتی نمی دادم و مثل طرف مقابل زیاد از خوبی های خودم و زرنگی ایشان نمی گفتم (هنوزم همینطوری ام) چون یا می گفتم اینقدر مهم نیست که بگم، یا می گفتم صبر کن به موقعش بگو که البته هیچ وقت هم به موقعش نمیشد.

حالا سعی میکنم کمی بهتر بشم و اگر کسی منتی و یا چیزی گفت سریع و بدون فوق وقت جوابش رو بهش بدم و بگم که خودش هم مبری از اشتباه نیست 

آره اینجوریاست دیگه