وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز
وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز

عکس یادگاری - تشک گران!

دیروز با بچه ها ی فول استک عکس یادگاری دسته جمعی گرفتیم. یه عکس از خودم هم گرفتم که خیلی خیلی عالی و حرفه ای اومد. از بس خوشم اومد گذاشتمش پروفایل تلگرامم. 

این کمر درد من رو مجبور کرد که برم یک صندلی راحتتر و گرونتر  یک تشک خیلی خیلی خیلی گرون بخرم. تا چند روز دیگه تشک میرسه دستم. خدا کنه بهتر بشه اوضاعم .

چارت شخصیتی من ENTJ-A

بر اساس پرسشنامه ای که پر کردم چارت شخصیتی من  ENTJ-A  است. یک فرمانده! 

البته دو سال پیش هم من پرسشنامه دیگری را پر کرده بودم ونتیجه همان بود! 

اگر میخواهید بیشتر در مورد چارت شخصیتی من بدونید اون کلمه انگلیسی رو سرچ کنید بدانید که من که هستم! 

اگر میخواهید در مورد چارت شخصیتی خودتان بدانید و در ضمن ادعای انگلیسی تون هم میشه! این لینک رو کلیک کنید و به صد تا سوالش جواب بدید! تا چارت شخصیتی خود را ببینید و به این حقیقت پی ببرید که در مقابل حاج رضا هیچ نیستید ! 

https://www.16personalities.com/free-personality-test


این روزها

این چند روز از بس که پشت صندلی نشستم و کد تایپ کردم کمرم درد گرفته 

البته به تخت خوابم و به نوع خوابیدن بد من هم بستگی داره 

دیروز چند تا پچ مخصوص درد کمر خریدم همین که استفاده میکنم دردش آروم میشه ولی حسابی خوابم هم میاد. در حالیکه اصلاً وقتی برای خوابیدن ندارم. 

خودم رو گرفتار چه عذابی کردم 

دوره آموزشی

این شش ماه دوره آموزشی که حالا در هفته سومش هستم واقعاً سختترین دوره آموزشی ای بوده که تا حالا دیدم! 

تا حالا چند نفر تلفات داشتیم و استعفا دادند. منم نمیدونم با این شرایطم بتونم تا آخر ادامه بدم یا نه!

هر شب تا ساعت یک الی دو شب روی اساینمنت ها کار کنی، بعدش هم صبح زود بری سر کار! تا ساعت 5

شش میرسم خونه و تا خستگی رفع میشه و حدود یک ساعت کارهای خونه مثل لباس و ظرف و مرتب کردن. هفت و نیم یا هشت شروع به کار میکنم تا ساعت دو! این وسط هم یه غذای آماده! و خدا رو شکر رمضان هست و میرم مسجد نزدیک خونه افطاری رو میزنم و میام. 


یعنی فشار حداکثری ها! 

اثراتش رو بعد از چند هفته دارم میبینم! وزنم داره زیاد میشه! چون هیچ تحرکی ندارم و مدام پشت کامپیوترم هستم.اعصاب درست و حسابی ندارم. مدام همه چیز رو فراموش میکنم! درد کمر هم حالا اضافه شده!  سر کار هم که دیگه شهره عام و خاص شدم با این چهره خسته و خواب آلودم! رئیسم میگه حیف که بهت نیاز داریم اینجا وگرنه با این دیر اومدنت و سر کار خوابیدنت خیلی وقت پیش اخراج شده بودی! منم کم نمیارم و بهش میگم شما به جای این حرفها به فکر اضافه حقوق من باش! ولی میدونم این رئیس خیلی منو دوست داره. سر میز کارش فقط لوگوی اسم من هست.

با خودم و زمین و زمان دعوا دارم! حتی شبها تو خواب! 

فقط یاد خاطرات گذشته مثل همین پارسال این موقعها کمی آرومم میکنه که چقدر خوش بودم و خرم دل و انشالله بعد از این سختی ها این بار بهتر از همیشه خواهد شد! 

چاقی

خدایا،

من دیگه لاغر نمیشم 

به جاش بقیه رو چاق کن 

یک روز کاملا دشوار

امروز واقعا تنهایی رو حس کردم (بگولیگگ)

هم امتحان نهایی ریاضیات گسسته رو دارم و هم از اون طرف سه تا پروژه رو هم باید تکمیل کنم و هم کار

آموزش تمام تگهای مهم اچ تی ام ال در یک فایل اچ تی ام ال

میخواهید برنامه نویس وب شوید؟ اگر نمیخواهید و هیچ علاقه ای هم ندارید که بدانید پس لطفاً وقت خود را برای خواندن این پست زیاد هدر ندهید.

چراغها رو خاموش کنید بزارید اونهایی که میخوان برن تو همین تاریکی برند! 


خب اگر علاقه مند هستید که برنامه نویس وب شوید پس باید زبان برنامه نویسی اچ تی ام ال را بلد باشید 

HTML

میدونید چیه دیگه؟ اگر نمیدونید برید تو گوگل سرچ کنید که چیست. به طور خیلی خلاصه، صفحات وب در اینترنت با این زبان نوشته میشود. البته زبانهای جاوا اسکریپت و سی اس اس و جی کیوری  و پی اچ پی صفحات وب را کامل تر میکند اما همه اینها باز هم داخل تگ های اچ تی ام قرار میگیرند و به تنهایی نمیتوانند یک صفحه وب را تشکیل بدهند! 

یادتان باشد که ما اینجا فقط از فرانت اند صحبت میکنیم و کاری با بک اند و دیتابیس نداریم (اگر این جمله رو نفهمیدید چی میگم زیاد مهم نیست بعدا خواهید فهمید)


خب حتما توقع ندارید که حاج رضا بشینه دونه دونه تگهای اچ تی ام ال رو براتون با ذکر مثال و نمودار توضیح بده. 

اینجا من با روش نینجایی استاد پروفسور دکتر الحاج رضا این کار رو انجام میدم. یک صفحه اچ تی ام ال که تمام تگ های مهم اچ تی ام ال در آن قرار دارد را برایتان آپلود کردم. شما کافی این صفحه را از طریق کنسول گوگل کرم یا برنامه ویژوال استودیو کد یا نوت پد پلاس پلاس یا اصلاً همین نوت پد معمولی باز کنید تا کد ها را ببینید. 

دقت کنید که هر تگ با <...> شروع میشود و با <..../> تمام میشود. اون سه تا نقطه هم مثلا اسم تگ هست. 

همزمان فایل را با مرورگرتان هم باز کنید (هر مرورگری که باشه فرق نمیکنه)

شما برای اینکه بدانید هر تگ چه کاری میکند میتوانید آن تگ را در گوگل جستجو کنید و اطلاعات لازم رو بدست بیارید و به دلخواه خودتون در برنامه های کد نویسی تغییرش بدیدو نتیجه رو در مرورگرتون ببینید. اینطوری خیلی کامل و جامع یاد میگیرید که این اچ تی ام ال چی هست و چطوری کار میکنه! 

والا بقرعان 

البته یادآوری میکنم که یادگرفتن این تگها اینقدرها هم آسان نیست ولی اگر واقعاً علاقه مند هستید اینم یه راهشه دیگه! 

اینم از فایل از اینجا میتونید دانلودش کنید. 

برو ببینم چیکار میکنی! 

تکنیک مصاحبه (صحبت در آسانسور)

من مصاحبه کاری خیلی زیاد داشتم. زمانی (حدود هشت سال پیش فکر کنم) به شدت جویای کار بودم و هر روز 7 الی 8 جای مختلف فرم استخدام پر میکردم، دیگه این اواخر برام مهم نبود چه کاری و با چه دستمزدی باشه مهم این بود که کار باشه. این فرم و رزومه فرستادن های فله ای نتیجه اش به به مصاحبه دعوت شدن های فله ای بود. 


اینجا میخوام یکی از تکنیکهای مصاحبه شغلی  رو بنویسم. معمولاً افراد مصاحبه کننده با افراد زیادی مصاحبه کردند و ممکن است حرفهایی که شما میزنید برایشان خسته کننده و طولانی باشد و جذابیتی برایشان نداشته باشد. پس شما باید بتوانید در مدت خیلی کم (حدود سی ثانیه تا یک دقیقه) خیلی حرفه ای بتوانید خودتان را معرفی کنید. فرض کنید شما با فرد مصاحبه کننده درون یک آسانسور هستید و تنها در مدتی که باهم داخل آسانسور هستید اجازه صحبت کردن با ایشان را دارید پس سریع برید سراغ اصل موضوع و ایشان را طوری مجذوب خودتان کنید که بعد از اون مدت سی ثانیه تا یک دقیقه راغب بشند تا بیشتر و بیشتر از شما بدانند. 

به انگلیسی به این تکنیک Elevator Pitch  هم میگند. 

در این مدت کم (فرض کنید سی ثانیه) شما باید خیلی حرفه ای در مورد این سه سوال صحبت کنید 

1- شما کی هستید؟ 

اسمتون رو به صورت کامل ذکر کنید اگر دکتر، مهندس، وکیل، یا هر عنوان شغلی ای که دارید را هم حتما اضافه کنید. در ضمن شغل و یا حرفه ای را که دارید را به صورت خوب ذکر کنید اگر یک حسابدار هستید نگید که من فلانی یک حسابدار هستم. مثلا بگید که من آقای ........... متخصص حسابداری در شرکت ....... هستم که ...... سابقه کاری در زمینه های ............. و ............... دارم .


2- شما در حال و گذشته چه تجربه کاری ای داشتید

اینجا هر چی تشویقی و مدال و دستاورد کاری داشتید رو هم در کنار کارهایی که دارید و یا قبلا داشتید حتما به صورت فشرده بگید. 


3- چرا شما برای این استخدام درخواست دادید؟ در کل هدفتان چی هست؟

این از اون سوالهایی هست که حتما خود مصاحبه کننده از شما خواهد پرسید اما چه بهتر که خودتون زودتر بهش اشاره کنید. دقت کنید این طور توضیح ندید که من بیکارم و دنبال کار میگردم یا از این کاری که الان دارم میکنم خوشم نمیاد و دنبال کار راحتتر هستم. سعی کنید اسم درآمد رو اصلا و یا خیلی کم ذکر کنید و به جاش پیشرفت شغلی رو ذکر کنید. یا میتونید بگید میخوام یک مرحله بالاتر و با چالشهای جدی تر کاری روبرو بشم و من مطمئنم که انگیزه و انرژی کافی رو برای این که در این کار استخدام بشم دارم. 


این تجربه من بود به هر حال ممکنه بعضی ها تا حدی و یا اصلا باهاش موافق نباشند اما در کل اولین جملاتی که شما در مصاحبه ذکر میکنید حتما تاثیر زیادی خواهد داشت. حالا شما خودتان یک بار هم که شده تمرین کنید و سعی کنید به این سه سوال به صورت خیلی حرفه ای در مدت سی ثانیه جواب بدید. میبینید که برای بار اول خیلی هم آسون نیست. در حالیکه همین سخنان رو ممکنه در حضور یک یا چند نفر مصاحبه کننده بگید. 

موفق باشید

وقتی یک معاون وزیر خارجه متخصص آمار میشود!

دیروز هنگامی که سر کار بودم مصاحبه آقای عراقچی را در مورد سیاست دولت ایران درباره مهاجرین افغانستانی را دیدم. شاید بتونم بگم تک تک جملات و آمارهایی که ایشان میداد حتی از نظر منطقی هم قابل باور نبود و قابل بحث. ثانیه ثانیه حرفهاش واقعیت نداشت چون همه اون آمارها رو من به نوعی از نزدیک احساس کرده بودم. یک احساس و درد کهنه از صحبتهای ایشان برام تازه شد. مدتی بود که با دوستان ایرانی ام اینجا و در فضای مجازی رابطه خیلی خوبی دارم و آنها و من همیشه احساس میکردیم که یکی هستیم و ایرانی و افغانستانی ندارد و در حقیقت خودم را تا حدی ایرانی میدانستم چون تمام خصوصیات و فرهنگهای ایرانی ها رو داشتم ولی حالا خیلی احساس بدی پیدا کردم و این جور موقع هاست که گاهی با خودم فکر میکنم من نباید هیچ وقت به خودم تلقین کنم که حتی یک درصد هم ایرانی هستم! برای اینکه از نظر آنها نیستم و نخواهم بود. من یک بیگانه هستم و این برخورد با بیگانه ها کاملاً هم معقول و منطقی است. 


احساس حسادتم وقتی عود میکنه که یک جوان چینی 19 ساله را که حدود شش سال است وارد کشور جدیدی شده را میبینم و وقتی ازش میپرسم که اهل کجایی؟ با همان لهجه مخصوص چینی ها که به زحمت میشد فهمید چی میگه میگه اهل همینجام من شش سال است که اینجام و حالا دیگه شهروند این کشور هستم!

در حالیکه بچه های افغانستانی که متولد ایران هستند و هرگز کشور افغانستان را ندیده اند حالا بزرگ شده اند ازدواج کردند و بچه های آنها دومین نسلی هستند که هیچ وقت افغانستان را ندیده اند ولی هنوزهم شهروند ایرانی محسوب نمیشوند! 


یک بخش سخنان ایشان خوب هم بود ایکاش مرزها را باز بگذارند و اجازه بدهند که این مهاجرینی که هرگز به عنوان شهروند شناخته نشدند از این کشور خارج بشوند و بروند. 

خدایا، چقدر خوب میشد الان پدر و مادر و خواهر و برادرانم پیش خودم و خارج از ایران میبودند. 



خسته

Tired