| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | |||
| 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
| 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
| 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
| 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
امروز سر کار یه سوال فنی از یکی از همکارهای خانم داشتم. اونقدر بی حوصله بود که با بی حوصلگی و کلی ادا و اطفار بهم گفت رضا رضا تو داری منو میکشی با این سوالهای بیخودت! سعی کردم خودم رو کنترل کنم و چیزی نگم. بعد شروع کردن گفتن ومسخره کردن جلو یکی دیگه از همکارها که باهاش خیلی هم رودربایستی داشتم.
به شدت عصبانی شدم. من معمولاً به این راحتی عصبانی نمیشم ولی اگر بشم دیگه بدجور عصبانی میشم.
رفتم از روی میزم تمام ورقه های پروژه رو برداشتم و گذاشتم روی میزش و هیچ چی نگفتم.
به رئیسم پیام دادم تا این خانم روی تک تک ورقها توضیحاتی رو که من میخوام ننویسه من کار ایشان را به هیچ عنوان انجام نمیدم حتی اگر به خاطرش از این کار اخراج بشم.
و واقعاً هم جدی بودم.
بیست دقیقه بعدش اون خانم اومد تمام ورقه ها رو پرت کرد طرفم روی تک تک اش هم چیزی که من میخواستم رو نوشته بود. خیلی بیشتر از من عصبانی بود صداش زدم و گفتم ببین من اینجا کار خیلی های دیگه رو هم انجام میدم و خودم هم هزار جور مشکل و مسائل دیگه تو زندگی ام دارم اونوقت بیام حرفهای تو رو هم تحمل کنم؟ (البته به لحن خیلی ملایم و دوستانه ای گفتم) اونم گفت من فقط قصدم شوخی بود و اصلاً منظوری نداشتم و از این حرفها و من نمیخواستم بهت توهین کنم. بهش گفتم ولی برای من اون حرفهات توهین بود.
چند دقیقه بعدش رئیسم اومد و باهام در مورد پیامی که بهش دادم صحبت کرد. حسابی شوکه شده بود.بعد از چند دقیقه بحث و نصحیت بهم گفت من تمام سعی ام رو میکنم تا تو اینجا راحت باشی و بدون مزاحمت کارت رو انجام بدی. و رفت که باهاش صحبت کنه.
***
موقع رفتن به خونه یکی از بچه ها اومد بهم گفت تو چیکار کردی که اون خانم داره گریه میکنه؟
یعنی هر کاری بکنی حریف این سلاحشون نمیشیم !
این پست جهت یادداشت من برای سورسهای خودم است که بعدا بیام سراغشون یا دوباره بخونمشون.
تهیه فرم با استفاده از بوت استراپ
https://www.tutorialrepublic.com/twitter-bootstrap-tutorial/bootstrap-forms.php
دیباگ کردن جاوا اسکریپت
https://www.youtube.com/watch?v=AX7uybwukkk
هر روز یک نمونه سوال در مصاحبه برنامه نویسی
https://www.dailycodingproblem.com/
پنج نکته مهم که د رهنگام مصاحبه باید یادم باشه
https://insights.dice.com/2019/06/06/winning-first-job-interview-5-handy-tips/
تفکر الگوریتمی
گیت و گیت هاب برای تازه کارها
https://www.youtube.com/watch?v=SWYqp7iY_Tc
سایت فیزباز
نمونه یک مصاحبه ویدیویی برای برنامه نویسی
https://www.youtube.com/watch?v=aotBpjJUqJo&feature=youtu.be
معرفی و آموزش بوت استرپ 4
https://www.youtube.com/playlist?list=PL55RiY5tL51rLqH4-8LBVlUTIFF70dxhb
آموزش رایگان سی اس اس - سایت اسکریمبا
تست کردن با جزمین
https://www.youtube.com/watch?v=h2eWfvcAOTI
دانلود کیت برنامه نویسی جاوا 8
https://www.oracle.com/technetwork/java/javase/downloads/jdk8-downloads-2133151.html
خیلی بده که خودم تو شرکتی کار میکنم که به نوعی برگزار کننده حرفه ای مسابقات بازیهای کامپیوتری هست و خودم هیچی از این بازی ها سر در نمیارم! حتی الان هر چی فکر میکنم اسم این بازی ها رو به جز کال آف دیوتی هیچ کدومش رو یادم نمیاد!
خداییش مغزم ایراد پیدا کرده!
باید بگم این روزها واقعاً یکی از سختترین دوره های زندگی ام هستند.
دیگه بیشتر از یک ماه است که در شبانه روز فقط 5 ساعت میخوابم!
همین باعث شده که ارتباطاتم کمتر بشه و حس کنم در تمام طول زندگی ام اینقدر تنها نبودم!
حالا این سختی ها چه حاصلی خواهند داشت رو دیگه خدا داند.
بالاخره تشک جدیدم رسید. برند این تشک پورپل (یا همون بنفش) هست و حدود یک هفته طول کشید تا به دستم برسه!
وقتی از سر کار اومدم خونه دیدم دم در یک بسته بزرگ بنفش رنگ هست که روش هم بزرک به انگلیسی نوشته بود پورپل!
خیلی سنگین بود و به زور تا طبقه بالا کشوندمش! نوشته بود برای نصب و حملش حداقل به دو نفر نیاز است!
با هزار بدبختی بازش کردم و روی تختم قرارش دادم. یه جوری هست، انگار توی آب غوطه ور شدی. بعدا بیشتر مینوسیم.
عکسش رو جلو در خونه مون بار اول که دیدم گرفتم!

حدود یک ماه هست که این دختر همسایه دیواربه دیوارما مشکل روانی پیدا کرده. اینطور که خودش و پدرش تعریف میکردند مشکلات زیادی رو تجربه کرده، شوهرش بعد از یک سال ولش کرد رفت و ضربه روحی بدی خورد از کار هم اخراج شد و کم کم رو آورد به سیگار کشیدن. این اواخر این دوست پسر آخریش هم بهش نارو زد و ولش کرد رفت! این اواخر اوضاعش خیلی خراب شد، شروع کرد به خسارت زدن و بلند بلند با خودش حرف زدن دو شخصیتی هم شده بود. دیگه نمیگم چیکارها کرد که بالاخره مجبور شدم به پدرش زنگ بزنم. ایشان هم بعد از دو روز به این نتیجه رسید که به بیمارستان روانی معرفی اش کنه.
وقتی یادم میاد قبل از اینکه اینطور مشکل پیدا کنه یک همسایه معمولی بی آزار (البته به جز ایام هالوین با اون عروسک ترسناکش) بود ناراحت میشم. خدا کنه خوب بشه و این دفعه بیاد زندگی اش رو از نو بسازه.
خیلی دوست دارم راجع به اتفاقات ریز و درشت این چند روز بینویسم
اما اصلاً و ابداً مجالی نیست!
فعلاً
از 45 نفر حالا 35 نفر باقی موندیم! این نشون میده که چقدر این دوره سخته که همین چهار هفته اول، ده نفر رو ناک اوت کرده.
خیلی نامردیه، تقریبا کل کلاس لپتاپشون بهتر از مال منه!
یا مک بوک دارند یا اگر ویندوز هست همه کور آی سون با حداقل 8 گیگ رم هست!
مال من یه کور آی تری با 6 گیگ رم هست!
وضع مالی هم که دیگه خرابه. همین چند روز پیش کلی پول دادم بابت صندلی و اون تشک مخصوص و گرون قیمت که هنوزم به دستم نرسیده! دو ماه پیش هم که گوشی رو جدید کردم، ماشین لباسشویی رو که گارانتی خونه فقط نصف پولش رو داد و بقیه اش رو از جیب دادم یه دونه نو خریدم! هیچ چی پول نمونده دستم برای خرید اضافه از مخارج خونه! تا چند ماه !
ولی حتما تا اولین فرصتی که پیدا خواهم نمود یه لپتاپ 16 گیگ رم و اس اس دی و کور آی سون آخرین جنریشن خفن با دسک تاپ خفن تر باید بخرم! خداییش پونزده سال پیش سیستمم به روز تر از الان بود! اون موقع من یه اینتل 1700 سلرون داشتم با 256 مگ رم دی دی آر! که در زمان خودش که همه اکثراً یا ویندوز نود و هشت داشتند یا مثل من ویندوز ملینیوم یه سیستم خوب بود. الان سیستم دسکتاپم که خجالت آوره، این لپتاپه هم داره زور میزنه وقتی بیشتر از چند تا پیج و اپلیکیشن و برنامه رو باهم باز میکنم!
خیلی ناراحت میشم وقتی این همه جو زدگی و تعصب کور مردم ایران رو میبینم. چرا اینقدر این مردم آرزوی مردن برای همدیگه میکنند؟ چرا اینقدر فکر میکنندباعث بدبختی و مشکلاتشون تقصیر این و اون هست . چرا اینقدر آشفته هستند و مهمتر از همه چرا این مردم اینقدر فکر میکنند که کارشناس اند؟
البته و صد البته بلانسبت بعضی ها.
ولی هر بار میام تو فضای مجازی مثل فیسبوک و اینستاگرام، حالم از این همه تنفر کور و بی مورد به هم میخوره.
نمیدونم این پرسپولیس کار دیگه ای نداره جز سوزوندن مثلث تاس؟ (تاس=تراکتور-استقلال-سپاهان)
داور دقیقه 115 برای سپاهان پنالتی گرفت اما زد بیرون!
حرف ندارم به جز اینکه
بیایید پنالتی هایمان را سانتر نکنیم!