وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز
وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز

ماجرای خانم همکار

امروز سر کار یه سوال فنی از یکی از همکارهای خانم داشتم. اونقدر بی حوصله بود که با بی حوصلگی و کلی ادا و اطفار بهم گفت رضا رضا تو داری منو میکشی با این سوالهای بیخودت! سعی کردم خودم رو کنترل کنم و چیزی نگم. بعد شروع کردن گفتن ومسخره کردن جلو یکی دیگه از همکارها که باهاش خیلی هم رودربایستی داشتم. 

به شدت عصبانی شدم. من معمولاً به این راحتی عصبانی نمیشم ولی اگر بشم دیگه بدجور عصبانی میشم. 

رفتم از روی میزم تمام ورقه های پروژه رو برداشتم و گذاشتم روی میزش و هیچ چی نگفتم. 

به رئیسم پیام دادم تا این خانم روی تک تک ورقها توضیحاتی رو که من میخوام ننویسه من کار ایشان را به هیچ عنوان انجام نمیدم حتی اگر به خاطرش از این کار اخراج بشم. 

و واقعاً هم جدی بودم. 

بیست دقیقه بعدش اون خانم اومد تمام ورقه ها رو پرت کرد طرفم روی تک تک اش هم چیزی که من میخواستم رو نوشته بود. خیلی بیشتر از من عصبانی بود صداش زدم و گفتم ببین من اینجا کار خیلی های دیگه رو هم انجام میدم و خودم هم هزار جور مشکل و مسائل دیگه تو زندگی ام دارم اونوقت بیام حرفهای تو رو هم تحمل کنم؟ (البته به لحن خیلی ملایم و دوستانه ای گفتم) اونم گفت من فقط قصدم شوخی بود و اصلاً منظوری نداشتم و از این حرفها و من نمیخواستم بهت توهین کنم. بهش گفتم ولی برای من اون حرفهات توهین بود. 

چند دقیقه بعدش رئیسم اومد و باهام در مورد پیامی که بهش دادم صحبت کرد. حسابی شوکه شده بود.بعد از چند دقیقه بحث و نصحیت بهم گفت من تمام سعی ام رو میکنم تا تو اینجا راحت باشی و بدون مزاحمت کارت رو انجام بدی. و رفت که باهاش صحبت کنه.  

***

موقع رفتن به خونه یکی از بچه ها اومد بهم گفت تو چیکار کردی که اون خانم داره گریه میکنه؟

یعنی هر کاری بکنی حریف این سلاحشون نمیشیم ! 

نظرات 3 + ارسال نظر
نرگس باران سه‌شنبه 11 تیر 1398 ساعت 16:46

به خدا سلاح نیست! طبعه! مردها داد میزنن. زن ها گریه میکنن.
با این حرف ما رو بیزار میکنین از چیزی که هستیم

خدا نکنه که بیزار بشید این حرفها چیه

بریدا شنبه 1 تیر 1398 ساعت 11:51 http://eshkaft.blog.ir

فکر نمیکنم بشه بهش گفت سلاح! واقعا اگه شما هم احساساتی که ما داریم رو تجربه میکردین شاید حتی بیشتر از ما و زودتر از ما گریتون میگرفت! تفاوت هارو باید یاد گرفت فقط همین!
مثلا شما ناراحت که میشید همون لحظه سعی کنید ده برابر این ناراحتی رو متصور بشید اون میشه احساسی که یه خانم اگه جای شما بود میداشت!

نمیدونم .....شاید

m.r یکشنبه 26 خرداد 1398 ساعت 01:32

خشم حاج رضا :)

و پشیمانی بعدش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد