وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز
وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز

شلوغ پلوغی این روزها!

آخ که چقدر خسته ام و چقدر سرم شلوغه این روزها! 

اون از سر کار که یه نفر جدید آوردند و ایشان هم روز اولی فکر میکنه همه چیز رو بلده و تلاش داره خودش رو بهتر نشون بده که جای من رو بگیره! در حالی که من باید به ایشان آموزش بدم.

درسها هم حسابی سنگین شدند و آدم رو مجبور میکنه عمقی بخونه تا بفهمه چه خبره! این یعنی وقت و انرژی بیشتر! 

باید رزومه ام رو درست کنم! هر چی میگردم فایل رزومه ای که پارسال درست کرده بودم رو پیدا نمیتونم! فکر کنم باید بشینم از اول یکی درست کنم که اینطوری خیلی وقت میبره! جیییییییییییییز

دنبال کارهای انتقال به دانشگاه هم هستم! (یادتون هست که قبلاً یه پست داشتم راجع بهش). کلی فرم هست که باید پر بشه. کلی مدارک رو باید آماده کنم! از همه مهمتر ...... چقدر گرونه این دانشگاه! خیلی بابت شهریه این دانشگاهی که میخواستم برم دپرس شدم! خیلی خیلی گرونه! یعنی هر چی کار کنم رو باید بدم برای دانشگاه! فعلاً که تصمیم دیگه ای ندارم، شاید یه دانشگاه دیگه رو  انتخاب کردم ولی هنوزم مصمم هستم که یه راهی بالاخره پیدا میشه.


دنبال کارهای قسط بندی خونه هم هستم! این روزها داشتم با بانک صحبت میکردم که راهی پیدا کنم زودتر قسط های خونه رو تمومش کنم. بالاخره به این نتیجه رسیدیم که من یه مقدار ماهانه بیشتر بدم در عوض اونها هم درصد سودش رو کم کنند و هم مدت زمان این وام رو. اینطوری خیلی خیلی زودتر قسط خونه رو تموم میکنم (شاید تا 4 یا پنج سال دیگه تموم بشه). اما بانک هم کلی سند و مدرک و کارشناس میخواد! ای بابا! اول باید یه کارشناس بیطرف بیاد و خونه رو قیمت گذاری کنه و ببینند چقدر می ارزه. بعدش کارهای اداری دیگه. این میتونه یه ریسک بزرگ برای من باشه چون اگه من نتونم قسط های ماهانه رو که حالا قراره بیشتر بشه رو پرداخت کنم، اون وقت این خونه با تمام قسطهایی رو که پرداخت کردم رو از دست میدم! دارم به تمام جوانب این قضیه فکر میکنم ولی بازم مصمم هستم که قسط ها رو زودتر تمومش کنم بره پی کارش.


من همینطوریش دو سه تا هندونه با یک دست گرفته بودم تا حالا! اما این روزها دارم کاری میکنم دو تا هندونه دیگه هم بگیرم! ببین چه وضعی دارم من! 

جام جهانی

خب جام جهانی هم تموم شد و از حالا همه بریم دنبال کار و زندگی مون که به قول معروف خربزه آبه! 

جام جهانی امسال همچین زیاد نچسبید، هر چی تیم خوب بود حذف شده بود طرفدار ایتالیا بودم که این تیم اصلاً نبود تو جام جهانی. اصلاً انگیزه ای برای تماشای بازی نداشتم برای همین بازی فینال رو از نیمه دوم به بعد نگاه میکردم تا اینکه فرانسه گل چهارم رو هم زد و فهمیدم که قهرمان فرانسه است برای همین تلویزیون رو خاموش کردم چون دیگه قهرمان معلوم شده و مراسم اهدای جوایز رو میشه بعداً هم دید. 

این روزها خیلی سرم شلوغ شده و اتفاقهای عجیب و غریب زیادی در حال رخ دادن هست که مجبورم بیشتر وقتم رو روی اونها بزارم برای همین از دوستان بابت اینکه کمتر به وب میام معذرت میخوام

طبیعت

بدون شرح 



در جستجوی آرامش

لحظاتی به دور از استرس و در کمال آرامش درونی، محو تماشای جادوی این آبی دریا.

الوعده ... الوفا! یادتونه دیگه؟

اعلان نمرات، بازم مهمانی

نمرات رو زدند تو سایت! از اونی که فکر میکردم هم بیشتر گرفتم! ای ول به خودم! ای کاش یه روز بشه من این رازهای موفقیت درسی ام رو به همه بگم!! لول! (فاز جو گرفتگی حاد و آره جون خودت و اینا)

دیشب بازم از اون مهمونی های اون ور شهری رفتم! از اونهایی که یک ساعت باید برونی تا برسی خونه شون! این دوست مایه دار ما خونه دومی اش رو هم خریده بود و به همین مناسبت یک مجلسی گرفته بود. از اون مجلس  اعیانی ها هم گرفته بود! خیلی خوشحالم که این رسم جدید شام به صورت بوفه مد شده. خیلی خوبه اینطوری. هر چقدر دلت خواست از هر چیزی که میخواهی برمیداری دیگه لازم نیست اون چیزهایی رو که به زور بهت دادند رو یا بخوری یا از غذا بکشی بیرون. 

خدایا من کی پولدار بشم؟ برم یه همچین مجلسی بگیرم برای خونه دوم و سوم ام؟ خدایا چی میشه شوخی شوخی این آروزهای ما رو زیر سیبیلی بندازی جلوتر از آرزوهای بقیه! پارتی بازی همین چیزهاش خوبه دیگه! اصلاً هر چی دراوردم نصف نصف! خوبه؟ (میدونم نیاز نداری و آخرش همونو هم میبخشیش به خودم!)

پشه ها

اگر این پشه ها به جای خون چربی های دور شکم رو میمکیدند، دنیا جای بهتری برای زندگی بود! 

دویدم و دویدم .....

امروز بعد از مدتها تصمیم گرفتم که یک کم ورزش کنم. به نظر خودم بهترین گزینه دویدن هست. نیاز به هیچ دم و دستگاهی نداری (نیست من خیلی خسیسم)  و واقعاً هم ورزش میکنی. مکان دویدن هم برای من یکی که اصلاً مشکلی نیست! چون در شهرک ارواح زندگی میکنم همه جا میشه دوید بدون اینکه مزاحم کسی باشی! بعضی وقتها با خودم فکر میکنم من تنها بشری هستم که تو این منطقه زندگی میکنه و این چند تا ماشینی هم که از خیابونها رد میشن هم همه رهگذرند! 

برای همین خیابونهای نزدیک خونه مون رو انتخاب کردم. برای روز اول چیزی حدود سه کیلومتر رو دویدم! واقعاً خسته شده بودم! ولی عجب حسی داره بعدش یک دوش آب گرم و یک نوشیدنی خنک! 

عکس یکی از خیابونهای روبروی خونمون رو گذاشتم تا به عمق فاجعه پی ببرید من امروز از همین مسیر دویدم این عکس رو هم هنگام دویدن گرفتم.  

قدم اول

در این چند سال من حسابی وزنم بالا رفته. دلیل اصلیش تحرک خیلی کم ام هست. سر کار که اونقدر فیزیکی نیست و زیاد فشار روم نمیاره. کلاس درس و درس خوندن هم که اصلاً فیزیکی نیست. خرید کردن ها و رفت و آمدها هم که همه با ماشین صورت میگیره. شستن ظرفها و لباسها که ماشینش هست. وقتی هم نمیمونه که بری بیرون و یه کم پیاده روی و ورزش بکنی. 

خب برای همین میخوام این یک ماهی رو که کلاس درس توی دانشگاه نگرفتم (البته کلاس آنلاین برداشتم) ، روزانه یک مدت (شاید نیم ساعت تا یک ساعت) ورزش کنم. رژیم غذایی ام رو عوض کنم و حتی نحوه زندگی ام رو عوض کنم! 

برای همین اولین قدم رو برداشتم! این ترازوی دیجیتال رو خریدم تا باهاش هر روز خودم رو وزن کنم. امشب هم سعی میکنم که برنامه ریزی یک ماهه ام رو بنویسم و پرینتش کنم و بچسبونم روی در اتاق خوابم. 

ببینم که چه میشه! 

نهنگ عنبر

در زمینه فیلم دیدن من همیشه عقبم. همیشه فیلمهایی که الان میبینم ممکنه چند سال پیش پخش شده باشند. امشب فیلم نهنگ عنبر به کارگردانی سامان مقدم و بازی رضا عطاران و مهناز افشار رو دیدم. 

چقدر داستان این فیلم برام واقعی بود، یه جورهایی (البته یه طور دیگه اش) این داستان عشقی خیلی برام آشنا است. 

حیف که نمیتونم بعضی چیزها رو حتی اینجا که کسی منو نمیشناسه هم بگم. 

ویزای دانشجویی

خیلی ها دوست دارند که ادامه تحصیلاتشون رو در دانشگاههای خارجی بگذرونند. هم یه سفر میرند خارج از کشور هم با سختی های زندگی در محیط جدید و به تنهایی آشنا میشند و هم با کیفیت تحصیلی دیگر کشورها درس میخونند و مسیر زندگی خودشون رو پیدا میکنند. 

این مقدمه ای رو که نوشتم برای این بود که خودم هم تصمیم دارم ادامه تحصیلم رو در یکی از همین دانشگاهها ادامه بدم. من همین هفته انشالله برای اپلای کردن اقدام میکنم. چون از این هفته کلاسی ندارم تا یک ماه! البته چند جای دیگه کلاس آنلاین گرفتم! 

خب اگر شما هم میخواهید با من همکلاسی بشید اینم لینک اپلای کردن برای ویزای دانشجوی اف وان کشور آمریکا. دانشگاه ایالتی تگزاس در شهر دالاس. 

https://www.utdallas.edu/isso/f1-apply/


اینم لینک اسناد مورد نیاز برای پذیرش در این دانشگاه 

https://www.utdallas.edu/isso/i20-receive/


اول اینکه باید انگلیسی تون خیلی خوب باشه و ثانیا این دو تا لینک و صفحه های جانبی اش رو با دقت مطالعه کنید.


یاحق