وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز
وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

وبلاگ شخصی مستر حاج رضا

در اینجا میخوام فقط بنویسم! درهم و نامربوط! همه چیز

موبایل

امروز وسطهای راه از خونه به محل کار بودم که یادم اومد ای دل غافل، موبایلم رو تو خونه جا گذاشتم!

واقعا مثل آدمهای عملی شده بودم هر دقیقه سعی میکردم یه چیزی رو چک کنم هی این ور و اون ورم رو نگاه میکردم.

من تو فضای مجازی واقعاً سرم شلوغ هست. فیسبوک، اینستاگرام، وایبر، ایمو، واتس آپ و این اواخر تلگرام هم دارم و هر روز یکبار هم شده چکشون میکنم. البته فیسبوک رو بیشتر از همه.

در ضمن صبحها سر کار هدفون میزاشتم و باهاش اخبار روز رو گوش میکردم.

اما حالا هیچی! کامپیوتر سر کار هم طوری هست که همه میببینند! یه طوری کامپیوترها رو طراحی کردند که رو به بیرون باشه تا کسی نتونه سواستفاده بکنه. اما ظاهراً برای من معتاد به اینترنت فرقی نمیکنه!

مستندی هولناک درباره هولوکاست

امروز داشتم سایتهایی رو میگشتم که مستندهای تاریخی رو برای نمایش داشتند تا اینکه خوردم به این سایت. یک مستند کامل درباره جنایتهای آلمان نازی و حوادثی که به نام هولوکاست ازش یاد میشه. واقعاً فیلم وحشتناکی است و اگر مشکل قلبی دارید اصلاً تماشا نکنید.  فیلم به زبان انگلیسی است و خیلی قدیمی است. ظاهراً ساخت این فیلم نیمه تمام مونده بوده و تا مدت چند دهه این فیلم تو آرشیو سلطنتی بریتانیا خاک میخورده تا اینکه یکی از کارگردانهای مشهور اون رو میبینه و تصمیم میگیره که این فیلم رو بازسازی کنه.  

یه نکته ای که توی فیلم دیدم این بود که ممکنه این کشتارهای سیستماتیک فقط برای یهودی ها نباشه چون جایی دیدم که یکی از کشته شده ها یک گردنبند صلیب که نشان مسیحی هاست بر گردن داشت. خواستم برگردم و دوباره اون صحنه رو پیدا کنم اما از بس این فیلم وحشتناکه که از خیرش گذشتم! 


اینم لینک این فیلم:

https://www.pbs.org/wgbh/frontline/film/memory-of-the-camps/



یک کتاب صوتی زیبا

چند روز پیش در وبگردی ها (ولگردی هام) به یک کتاب صوتی برخوردم با نام ماشالله خان و دربار هارون الرشید نوشته ایرج پزشکزاد همون نویسنده معروف کتاب دایی جان ناپلئون. سعی کردم هر روز سر کار که هستم به یک یا دو قسمتش گوش بدم. نثر روان این کتاب به همراه اجرای زیبایی که گوینده داشت واقعاً شاهکار بود. متاسفانه گوینده تا فصل شانزدهم این کار را بیشتر ادامه نداده بود و این خیلی تو ذوق میخوره و مجبوری بری ادامه این داستان رو خودت از توی کتابش بخونی . 

ولی کتاب یک داستان تاریخی و طنز و خیالی زیبایی است. اگر وقت داشتید حتما بشنوید و بخوانیدش. 

تغییر رشته

به سرم زده که تغییر رشته بدم. از علوم کامپیوتری که یک رشته خیلی عمومی است به رشته امنیت فضای مجازی که یه کم بیشتر تخصصی است. اما میبینم که اگه این کار رو بکنم خیلی از واحدهایی رو که تا حالا با بدبختی خونده بودم سوخت میشه و به حساب نمیان. 

البته من اگه خیلی زود تصمیم این کار رو بگیرم میشه حداقل دو ماه دیگه تا پایان درسهای این ترمم. میخواهم بعدش برم پیش این مشاورها و حسابی تخلیه اطلاعاتی شون کنم که آیا به صلاحم هست که تغییر رشته بدم یا نه و اگر بله چه جوری که کمترین ضرر واحدی رو داشته باشم.